
افزایش جهانی رمزارزها نحوه ذخیره، انتقال و رشد ثروت را دگرگون کرده است. آنچه به عنوان یک آزمایش در پول دیجیتال آغاز شد، اکنون به یک کلاس دارایی چند تریلیون دلاری تبدیل شده است که مالی غیرمتمرکز (DeFi)، NFTها، قراردادهای هوشمند و زیرساخت های وب ۳ را به حرکت در میآورد.
از سرمایهگذاران فردی و معاملهگران تمام وقت گرفته تا DAOها و کسبوکارهای بومی رمزنگاری، مشارکت در اکوسیستم بلاکچین بیش از هر زمان دیگری گسترده شده است.
اما با این پذیرش، یک واقعیت غیرقابل اجتناب به وجود میآید: مالیات.
در سراسر جهان، دولتها به سرعت در حال پیشرفت هستند. مقامات مالیاتی در حال صدور راهنمایی، شروع به حسابرسی و همکاری با صرافیها برای ردیابی آدرسهای کیف پول و علامتگذاری عدم تطابق هستند.
چه شما یک سرمایهگذار معمولی باشید که از سال ۲۰۱۵ بیتکوین نگه داشتهاید یا یک مؤسس که پرو تکل توکندار را در چندین زنجیره راهاندازی میکنید، درک چگونگی مالیاتگیری از فعالیتهای رمزنگاری شما دیگر اختیاری نیست - بلکه ضروری است.
این راهنما نحوه مالیاتگیری از رمزنگاری در سطح جهانی را توضیح میدهد: چه چیزی به عنوان یک رویداد قابل مالیات در نظر گرفته میشود، چگونه درآمد و سود سرمایهای مورد بررسی قرار میگیرند، چگونه انواع مختلف تراکنشهای رمزنگاری دستهبندی میشوند و چه کارهایی باید انجام دهید تا مطابق با قوانین باشید - بدون توجه به سطح مشارکت شما.
رمزارز چیست؟
رمزارز یک دارایی دیجیتال است که برای کار به عنوان یک واسطه مبادله غیرمتمرکز و ذخیره ارزش طراحی شده است، که با رمزنگاری ایمن شده و با تکنولوژی بلاکچین نیرو میگیرد. برخلاف ارز فیات، بدون یک مرجع مرکزی مانند دولت یا بانک عمل میکند. بیتکوین، اولین و شناختهشدهترین رمزارز، اصول یک شبکه پولی همتا به همتا با عرضه ثابت، شفافیت و نگهداری شخصی را معرفی کرد.
از زمان راهاندازی بیتکوین در ۲۰۰۹، هزاران رمزارز دیگر ظهور کردهاند - هر کدام با ویژگیها و کاربردهای منحصر به فرد:
اتریوم برنامهنویسی قرارداد هوشمند را معرفی کرد و بخش بزرگی از اکوسیستم DeFi و NFT را به حرکت در میآورد.
استیبلکوینها مانند USDC و USDT به ارزهای فیات وابسته هستند و برای پرداختها، پسانداز و مالیات زنجیرهای استفاده میشوند.
توکنهای حاکمیتی به دارندگان حق رای در سازمانهای خودمختار غیرمتمرکز (DAOها) میدهند.
توکنهای کاربردی امکان دسترسی به برنامههای غیرمتمرکز (dApps)، محیطهای بازی و اکوسیستمهای بلاکچین را فراهم میکنند.
توکنهای غیرقابل تعویض (NFTها) نمایانگر داراییهای دیجیتال منحصر به فردی مانند هنر، موسیقی یا زمین مجازی هستند.
مهم است که این داراییهای رمزنگاری به عنوان ملک، درآمد یا اوراق بهادار در نظر گرفته میشوند، بسته به کشور شما و نحوه استفاده از آنها. برخلاف داراییهای سنتی، رمزنگاری میتواند:
کسب شده (از طریق استخراج، سهامگذاری، ایردراپها، و غیره)
مبادله شده (تجارت شده در صرافیها یا DEXها)
مصرف شده (برای پرداخت کالا و خدمات استفاده شده)
هدیه دادهشده یا منتقل شده (در سراسر کیف پولها یا بلاکچینها)
هر یک از این سناریوها ممکن است یک رویداد قابل مالیات را ایجاد کند - و همیشه مشخص نیست که چه زمانی این اتفاق میافتد.
درک اینکه رمزنگاری چیست و چگونه در معاملات دنیای واقعی استفاده میشود، اساس درک مالیاتبندی آن است. به عنوان بخشی از این راهنما، یاد خواهید گرفت که چگونه لحظات قابل مالیات را شناسایی کنید، تعهدات خود را محاسبه کنید و از حسابرسیها و اقدامات اجرایی پیشی بگیرید - چه به عنوان یک سرمایهگذار، سازنده یا کسبوکار.
چرا مالیاتگیر ی از رمزنگاری پیچیده است
در نگاه اول، مالیاتگیری از رمزنگاری ممکن است ساده به نظر برسد: شما میخرید به قیمت پایین، میفروشید به قیمت بالا و بر روی سود مالیات پرداخت میکنید - درست مانند سهام یا املاک.
اما در عمل، مالیاتگیری از رمزنگاری بسیار پیچیدهتر و اغلب دچار سوءتفاهم است. طبیعت غیرمتمرکز، قابل برنامهریزی و بدون مرز فعالیتهای رمزنگاری چالشهای منحصر به فردی برای مقامات مالیاتی، سرمایهگذاران و حسابداران ایجاد میکند.
دلیل این امر چنین است:
1. رمزنگاری به طراحی چند منظوره است
برخلاف داراییهای سنتی، رمزنگاری فقط یک سرمایهگذاری نیست - میتواند به عنوان یک ارز، مکانیسم پاداش، ابزار بازدهی یا حتی یک شکل مالکیت (از طریق NFTها یا توکنهای DAO) عمل کند.
یک کاربر ممکن است اتریوم (ETH) بخرد تا بلندمدت نگه دارد. دیگری ممکن است آن را در یک استخر نقدینگی استفاده کند، آن را برای پاداش سهامگذاری کند یا در بازی آن را خرج کند. هر کاربرد ممکن است پیامد مالیاتی متفاوتی داشته باشد - حتی اگر یک دارایی باشد.
2. هر اقدام بر روی زنجیره میتواند قابل مالیات باشد
در بیشتر حوزههای قضایی، مبادله رمزنگاری به رمزنگاری، وامدهی DeFi، پاداشهای سهامگذاری، ایجاد NFTها و انتقال داراییها در سراسر زنجیرهها میتواند همه یک رویداد قابل مالیات ایجاد کند - حتی اگر هیچگاه به ارز فیات نقد نشود.
به عنوان مثال:
مبادله USDC با ETH؟ این یک فروش USDC است.
دریافت پاداشهای سهامگذاری؟ این درآمد در تاریخ دریاف ت است.
فروش یک NFT؟ این سود سرمایهای است (یا درآمد کسبوکار، بسته به نیت).
این اقدامات اغلب گزارش نمیشوند - نه به دلیل اجتناب کاربران از مالیات، بلکه به دلیل دشواری در ردیابی یا حتی درک پیامدهای مالیاتی.
3. ردیابی مبنای هزینه بدون کمک یک کابوس است
هر بار که رمزنگاری کسب میکنید - چه با خرید، درآمد یا دریافت - یک مبنای هزینه جدید ایجاد میکنید. زمانی که بعداً آن دارایی را بفروشید یا مبادله کنید، باید سود یا زیان سرمایهای خود را بر اساس آن مبنای هزینه اصلی محاسبه کنید.
اگر:
BTC را در سال 2017 خریدید
آن را در کیف پولها در سال 2020 جابجا کردید
بخشی از آن را در سال 2021 برای ایجاد NFTها استفاده کردید
بقیه را پس از انتقال به زنجیره دیگری در سال 2023 فروختید
... هر قدم ممکن است به قیمتگذاری تاریخی، تطابق با مهر زمانی و مستندسازی صحیح نیاز داشته باشد - اغلب در چندین پلتفرم.
4. DeFi و قراردادهای هوشمند لایه دیگری اضافه میکنند
مالی غیرمتمرکز هزاران قرارداد هوشمند معرفی میکند که رسیدهای مالیاتی صادر نمیکنند، تراکنشهای شما را برچسبگذاری نمیکنند و مانند مؤسسات متمرکز عمل نمیکنند.
خزانههای اتوکامپوندینگ، وامهای فوری، داراییهای پیچیده، خسارات غیر دائمی - هیچکدام از این مفاهیم در مالی یا کدهای مالیاتی سنتی وجود ندارند، اما بر تعهد مالیاتی شما تأثیر میگذارند.
به عنوان مثال:
توکنهای ربیسینگ ممکن است سود یا زیانهای مکرر ایجاد کنند
توکنهای پیچیده (مثلاً WBTC، wETH) ممکن است به عنوان فروشها محسوب شوند یا نشوند
بازده کشاورزی ممکن است همزمان درآمد و سود سرمایهای تولید کند
نرمافزار مالیاتی نمیتواند همیشه این موارد را به درستی دستهبندی کند - و بیشتر حوزههای قضایی نیز راهنمایی دقیقی درباره آنها ارائه نکردهاند.
5. هیچ چارچوب استاندارد جهانی
هیچ رویکرد جهانی متحد برای مالیاتگیری از رمزنگاری وجود ندارد. برخی کشورها آن را به عنوان ملک (آمریکا، کانادا) در نظر میگیرند، برخی دیگر به عنوان ارز خارجی (السالوادور)، و برخی هنوز هم در این زمینه سکوت کردهاند یا نامشخص هستند.
بدتر از آن، حتی در یک کشور:
تمایز بین درآمد و سرمایه ممکن است بر اساس نیت تغییر کند
استفاده کسبوکار ممکن است به طور متفاوتی از نگهداری شخصی مالیات بخورد
کاربران بینالمللی ممکن است با دوگانه مالیاتی یا ناهماهنگی در گزارشدهی مواجه شوند
در نتیجه، رعایت قوانین نه تنها به درک رمزنگاری بلکه به درک قوانین محلی، الزامات گزارشدهی و مهلتهای ارسال برای هر حوزه قضایی که در آن درگیر هستید بستگی دارد.
خط پایان
انعطافپذیری رمزنگاری چیزی است که آن را قدرتمند میکند - اما همچنین چیزی است که مالیاتگیری از آن را به چالش میکشد. با هزاران توکن، کیف پولها، پروتکلها و پلتفرمها که به طور همزمان عمل میکنند، هر کدام با ساختار و نیت خود، مالیاتگیری از رمزنگاری نه تنها پیچیده است - بلکه بهطور مداوم در حال تکامل است.
در بخشهای بعدی، نحوه مالیاتگیری از فعالیتهای فردی رمزنگاری را توضیح خواهیم داد تا بالاخره بفهمید که تعهدات شما از کجا شروع میشوند - و چگونه از آنها پیشی بگیرید.
پیمایش در مالیاتهای رمزنگاری اختیاری نیست - و انجام آن بهطور نادرست میتواند هزینهبر باشد.
در Block3 Finance، ما به شما کمک میکنیم DeFi، NFTها، مبادلات و هر چیز دیگری را رمزگشایی کنید. امروز مشاوره رایگان خود را رزرو کنید و بگذارید کارشناسان مالیات رمزنگاری ما از اینجا به بعد کار را به عهده بگیرند.
تغییر جهانی به سمت اجرای مالیات بر رمزنگاری
همانطور که ادغام رمزنگاری شت اب میگیرد، دولتها در سراسر جهان با شدت بیشتری برای پر کردن شکافهای مالیاتی، اجرای رعایت قوانین و وارد کردن اقتصاد داراییهای دیجیتال به چارچوبهای قانونی حرکت میکنند.
آنچه زمانی به عنوان یک منطقه خاکستری در نظر گرفته میشد، اکنون به هدف اصلی آژانسهای اجرایی تبدیل شده است - با تراکنشهای رمزنگاری که به شکلی بیسابقه پرچمگذاری، حسابرسی و جریمه میشوند.
1. دولتها در حال ردیابی کیف پولها و صرافیها هستند
در روزهای اولیه بیتکوین، رمزنگاری اغلب با ناشناس بودن مرتبط بود. اما امروز، آژانسهای مالیاتی از تحلیلهای بلاکچین پیشرفته و همکاریهای دادهای استفاده میکنند تا آدرسهای کیف پول را به هویتهای واقعی متصل کنند.
IRS ایالات متحده احضاریههای جان دو به Coinbase، Kraken، Circle و سایر پلتفرمهای بزرگ صادر کرده است - آنها را مجبور به افشای دادههای کاربر میکند.
آژانس درآمد کانادا (CRA) اکنون افشای دقیق داراییها و تراکنشهای رمزنگاری، به ویژه برای افراد با ارزش خالص بالا را الزامی کرده است.
HMRC بریتانیا، ATO استرالیا و سازمانهای مالیاتی اتحادیه اروپا ابتکارات دادهای مشترک رمزنگاری راهاندازی کردهاند، در حالی که هند و سنگاپور در حال توسعه چارچوبهای دارایی دیجیتال با سرعت بالا هستند.
چه در یک صرافی متمرکز تجارت کنید یا به طور مستقیم با پروتکلهای DeFi ارتباط برقرار کنید، دولتها در حال ساخت ابزارهایی برای دنبال کردن پول هستند.
2. الزامات ارسال مالیاتی سختتر میشود
حوزههای قضایی اکنون بهطور صریح در مورد رمزنگاری در فرمهای مالیاتی سوال میپرسند - گزارش نکردن آن یک پرچم قرمز برای حسابرسی است.
فرم 1040 ایالات متحده میپرسد: "آیا در هر زمانی از سال، هر گونه علاقه مالی به دارایی دیجیتال دریافت، فروش، ارسال، مبادله یا به هر طریق دیگری کسب کردید؟"
فرمهای T1 و T2125 کانادا نیاز به افشای درآمد کسبوکاری و تراکنشهای سرمایهای رمزنگاری دارند.
کشورهای عضو OECD برای CARF (چارچوب گزارشدهی داراییهای رمزنگاری) آماده میشوند - معادل جهانی رمزنگاری استاندارد گزارشدهی مشترک (CRS) برای حسابهای بانکی.
عدم گزارش حتی یک رویداد مالیاتی رمزنگاری - مانند یک مبادله، پاداش یا فروش NFT - میتواند منجر به جریمه، بهره و مواجهه با حسابرسی شود.
3. صرافیها اکنون به دولتها گزارش میدهند
روزهایی که صرافیهای رمزنگاری در سکوت نظارتی عمل میکردند، تمام شده است. امروز، بسیاری از صرافیهای متمرکز قانونی ملزم به:
گزارش فعالیت تجاری کاربران
افشای داراییهای بالای آستانههای مشخص
ارسال دادههای شناخت مشتری (KYC) و ضدپولشویی (AML)
در حوزههایی مانند ایالات متحده، کانادا، بریتانیا و اتحادیه اروپا، صرافیها به واسطههای مالیاتی تبدیل میشوند - و در برخی موارد، اگر کاربران افشا نشوند، مسئول گزارشدهی کمتعداد میشوند.
این بدان معناست که حتی اگر معاملات رمزنگاری خود را گزارش نکنید، احتمالاً صرافی شما این کار را خواهد کرد.
4. فعالیت DeFi و فراساحلی در صف بعدی است
در حالی که بیشتر اجراها بر روی پلتفرمهای متمرکز متمرکز بوده است ، مقامات مالیاتی اکنون توجه خود را به:
پروتکلهای سهامگذاری
استخرهای نقدینگی
پلهای زنجیرهای متقابل
صرافیها و کیف پولهای فراساحلی
بسیاری از دولتها اکنون اینها را به عنوان تراکنشهای گزارشپذیر در نظر میگیرند، حتی بدون KYC، به ویژه اگر بعداً وجوه را به یک بانک محلی منتقل کنید یا برای خرید داراییهای دنیای واقعی استفاده کنید.
و تحت پیشنهادات جدید مانند DAC8 اتحادیه اروپا، قانونگذاری رمزنگاری بریتانیا و قوانین کارگزار دارایی دیجیتال ایالات متحده، حتی پلتفرمهای غیر حضانتی ممکن است ملزم به گزارش فعالیتهای کاربر باشند.
5. ریسک حسابرسی بالاتر از همیشه است
کاربران رمزنگاری - به ویژه کسانی که حجم تجاری بالا، درآمد اظهار نشده یا فعالیت کیف پولی که با گزارشهای ارسال شده مطابقت ندارد دارند - به طور فزایندهای برای حسابرسی پرچمگذاری میشوند.
در بسیاری از کشورها:
حسابرسیها میتوانند به ۳-۶ سال قبل برگردند
جریمهها میتوانند به ۲۵٪-۷۵٪ از مالیات پرداختنشده برسند
گزارش ناقص عمدی ممکن است باعث تحقیقات جنایی شود
حتی بدون نیت بد، کمبود مستندات، مبنای هزینه نادرست یا ایردراپهای اظهار نشده میتواند منجر به خطرات قانونی و مالی قابل توجه شود.
پیام واضح است
مالیاتگیری از رمزنگاری دیگر نظری نیست. دولتها در حال نظارت هستند و در حال اقدام هستند. چه یک معاملهگر معمولی باشید، هنرمند NFT، سرمایهگذار DeFi یا استارتاپ بومی رمزنگاری، رعایت پیش
مثال:** شما ۱ ETH را به قیمت ۱۲۰۰ دلار خریداری کردهاید و بعداً آن را به قیمت ۲۰۰۰ دلار فروختهاید.
→ سود سرمایه شما ۸۰۰ دلار است که مشمول مالیات میباشد.
سود سرمایه معمولاً با نرخهای مطلوب (در برخی کشورها) مشمول مالیات میشود و ممکن است بهصورت زیر دستهبندی شود:
کوتاهمدت: داراییهایی که کمتر از ۱ سال نگهداری میشوند (نرخ مالیاتی بالاتر در آمریکا)
بلندمدت: داراییهایی که بیش از ۱ سال نگهداری میشوند (نرخ پایینتر در آمریکا؛ بیطرف در کانادا)
کریپتو زمانی که شما آن را کسب میکنید، نه خریداری میکنید، بهعنوان درآمد مشمول مالیات میشود — معمولاً از:
پاداشهای استیکینگ
پاداشهای ماینینگ
ایردراپها
اعطای توکن
حقوق یا پرداختهای قراردادی بهصورت کریپتو
در این حالت، شما در روز دریافت توکنها، درآمد عادی را بر اساس ارزش بازار عادلانه آنها شناسایی میکنید.
درآمد = ارزش توکنها در زمان دریافت
مثال: شما ۱۰ AVAX از طریق استیکینگ کسب میکنید، که در روز دریافت ارزش کل آن ۴۰۰ دلار است.
→ شما ۴۰۰ دلار درآمد گزارش میکنید — حتی اگر هنوز آن را نفروشید.
بعداً، هنگامی که این توکنها را میفروشید، باید سود یا زیان سرمایهای را بر اساس تغییر قیمت آنها از زمان دریافت محاسبه کنید. بنابراین درآمد → سود سرمایه یک مسیر مالیاتی دو مرحلهای رایج است.
تفاوتهای کلیدی در یک نگاه
| جنبه | سود سرمایه | درآمد |
| زمانی که مشمول مالیات میشود | در زمان فروش (فروش، مبادله، خرج) | در زمان دریافت (کسب، پاداش، ایردراپ) |
| نوع مالیات | سود یا زیان سرمایه | درآمد عادی |
| نرخ مالیات | اغلب پایینتر (مثلاً نرخهای بلندمدت) | اغلب با نرخ مرزی کامل مشمول مالیات |
| روش گزارشدهی | بخش سود سرمایه در اظهارنامه مالیاتی | بخش درآمد یا خوداشتغالی |
| آیا دوره نگهداری مهم است؟ | بله (برای درمان نرخ در بسیاری از کشورها) | نه |
چرا این مهم است
طبقهبندی صحیح درآمد در مقابل سود سرمایه:
به کاهش ریسک حسابرسی کمک میکند
از مالیات مضاعف جلوگیری میکند
با نگهداری ب لندمدت یا تعویق حداکثر کارایی مالیاتی را فراهم میکند
بر اینکه آیا شما بدهی مالیات تخمینی سهماهه دارید یا نه تأثیر میگذارد
اشتباه در این تمایز یکی از رایجترین اشتباهات کاربران کریپتو است — و یکی از اولین چیزهایی که حسابرسان به دنبال آن هستند.
در مورد نحوه طبقهبندی تراکنشهای کریپتوی خود گیج شدهاید؟
Block3 Finance در روشنسازی پیچیدگیهای سود سرمایه در مقابل درآمد در گزارشدهی مالیات کریپتو تخصص دارد.
امروز مشاوره رایگان خود را رزرو کنید و برای بهینهسازی کارایی مالیاتی خود راهنمایی تخصصی دریافت کنید.
همه تراکنشهای کریپتو به یک شکل مشمول مالیات نیستند. یک ی از بزرگترین سوءتفاهمها — بهویژه در میان کاربران جدید — این است که تصور میکنند مالیاتها تنها زمانی اعمال میشوند که کریپتو به فیات تبدیل شود.
در واقعیت، تراکنشهای کریپتو به کریپتو به همان اندازه مشمول مالیات هستند که تبدیل به فیات — و در برخی حوزههای قضایی، حتی با دقت بیشتری بررسی میشوند.
بیایید این را به وضوح تجزیه کنیم:
فیات به کریپتو: معمولاً مشمول مالیات نیست
هنگامی که از ارز محلی خود (USD، CAD، EUR و غیره) برای خرید ارز دیجیتال استفاده میکنید، شما صرفاً یک دارایی سرمایهای را به دست میآورید. در بیشتر کشورها، این به تنهایی رویداد مشمول مالیات را ایجاد نمیکند.
مثال:
شما ۱ BTC را به قیمت ۲۵,۰۰۰ دلار با فیات خریداری میکنید.
→ در زمان خرید، مالیاتی پرداخت نمیشود.
اما این خرید پایه هزینه شما را تعیین میکند — که بعداً برای محا سبه سود یا زیان هنگام فروش یا مبادله استفاده میشود.
کریپتو به کریپتو: مشمول مالیات
مبادله یک دارایی کریپتو با دیگری — حتی اگر درون زنجیره یا در کیف پول شما بماند — در اکثر سیستمهای مالیاتی به عنوان فروش در نظر گرفته میشود. داراییای که از دست میدهید بهگونهای تلقی میشود که گویی آن را فروختهاید، و باید یک سود یا زیان سرمایهای را بر اساس ارزش بازار عادلانه در زمان مبادله شناسایی کنید.
مثال:
شما ۱ ETH (که به قیمت ۱۲۰۰ دلار خریداری شده بود) را با ۵۰ MATIC (به ارزش ۲۰۰۰ دلار در زمان معامله) مبادله میکنید.
→ شما یک سود سرمایه ۸۰۰ دلاری بر روی ETH تحقق میبخشید.
پایه هزینه جدید شما برای ۵۰ MATIC برابر با ۲۰۰۰ دلار است.
حتی اگر فیاتی درگیر نباشد، ساعت مالیاتی در حال تیکتاک است.
این شامل:
مبادله توکنها در DEXها (Uniswap، SushiSwap و غیره)
مبادله استیبلکوین (مثلاً USDT به USDC)
تعادل مجدد پورتفولیو (مثلاً از BTC به ETH)
بسیاری از کاربران نمیدانند که این مبادلات مشمول مالیات هستند، زیرا:
هیچ "نقد شدن" وجود ندارد
هیچ ردیابی بانکی وجود ندارد
احساس میشود که "سرمایهگذاری مجدد" به جای فروش است
اما مقامات مالیاتی آن را بهگونهای دیگر میبینند — بهویژه اکنون که کیف پولها و صرافیها تحت نظارت بیشتری هستند. تجارتهای کریپتو به کریپتوی گزارشنشده یکی از رایجترین پرچمهای قرمز در حسابرسیهای مالیاتی کریپتو است.
جدول خلاصه
| نوع تراکنش | مشمول مالیات؟ | پیامد مالیاتی |
| خرید BTC با ۱,۰۰۰ دلار USD | نه | فقط پایه هزینه را تعیین میکند |
| فروش ETH به قیمت ۵,۰۰۰ دلار USD | بله | سود/زیان سرمایه |
| مبادله ETH با SOL | بله | سود/زیان سرمایه بر روی ETH |
| مبادله USDC با USDT | بله | سود/زیان بر روی USDC |
| انتقال BTC از Coinbase به Metamask | نه | رویداد مشمول مالیات نیست |
نتیجهگیری نهایی
تفاوت کلیدی در فروش در مقابل تملک نهفته است:
فیات به کریپتو = شما یک دارایی را به دست میآورید (مشمول مالیات نیست)
کریپتو به کریپتو = شما یک دارایی را برای به دست آوردن دیگری واگذار میکنید (مشمول مالیات است)
درک این تمایز — و پیگیری درست پایه هزینه — برای گزارشدهی دقیق و اظهارنامههای مالیاتی بدون حسابرسی بسیار مهم است.
ارز دیجیتال فقط یک کلاس دارایی نیست — این یک وسیله عملکردی و قابل برنامهریزی است که میتوان آن را کسب، خرج، مبادله، استیک یا اهدا کرد. با وجود بسیاری از موارد استفاده در بلاکچینها، تع جبآور نیست که انواع مختلف تراکنشها پیامدهای مالیاتی مختلفی را به دنبال دارند.
چه بیتکوین را با پول نقد بخرید، توکنها را از طریق استیکینگ کسب کنید یا آلتکوین را در یک DEX مبادله کنید، هر عملی قواعد خاص خود را دارد. و در بیشتر حوزههای قضایی، نیت شما (سرمایهگذاری در مقابل تجارت)، تاریخچه تراکنشها و نوع دارایی همه بر چگونگی و زمان مالیات گرفتن تأثیر میگذارند.
این بخش رایجترین فعالیتهای کریپتو را تجزیه و تحلیل میکند — چه مشمول مالیات است، چه نیست و چگونه هر کدام را به درستی گزارش دهید.
خرید ارز دیجیتال با ارز محلی خود — چه USD، CAD، GBP، EUR یا دیگر ارزها — معمولاً اولین قدم برای بیشتر کاربران کریپتو است. همچنین یکی از سادهترین تراکنشها از نظر مالیاتی است.
در بیشتر کشورها، خرید کریپتو با فیات رویداد مشمول مال یات ایجاد نمیکند. شما به سادگی یک دارایی (پول نقد خود را) به دارایی دیگری (کریپتو) تبدیل میکنید، که دارایی سرمایهای شما میشود. اما در حالی که در زمان خرید مالیاتی پرداخت نمیشود، تراکنش همچنان پیامدهای مالیاتی حیاتی در آینده دارد.
بدون مالیات در زمان خرید
فرض کنید شما ۱ BTC را به قیمت ۲۵,۰۰۰ دلار با حساب بانکی خود خریداری میکنید.
شما این را به عنوان درآمد گزارش نمیکنید.
شما سود یا زیان را شناسایی نمیکنید.
شما هیچ مالیات فوری نمیپردازید.
این در بیشتر حوزههای قضایی، از جمله ایالات متحده، کانادا، بریتانیا و اتحادیه اروپا صادق است.
اما باید پایه هزینه خود را پیگیری کنید
حتی اگر خرید کریپتو مشمول مالیات نیست، پایه هزینه شما را شروع میکند — مقداری که بعداً برای محاسبه سود یا زیان سرمایهای هنگام فروش، مبادله یا خرج کردن آن کریپتو استفاده خواهید کرد.
پایه هزینه شما = قیمت خرید + هزینهها
این عدد برای محاسبه بدهی مالیاتی آینده ضروری است
مثال: شما ۱ ETH را به قیمت ۱,۵۰۰ دلار + ۵۰ دلار هزینه خریداری میکنید → پایه هزینه = ۱,۵۵۰ دلار
اگر بعداً آن ETH را به قیمت ۲,۰۰۰ دلار بفروشید، سود سرمایه شما = ۴۵۰ دلار
عدم پیگیری صحیح پایه هزینه شما ممکن است:
م نجر به گزارشدهی نادرست سود/زیان شود
منجر به مالیاتهای تورمی شود
در حسابرسیها پرچمهای قرمز را بالا ببرد
تأثیر بر دورههای نگهداری
لحظهای که کریپتو خریداری میکنید، دوره نگهداری شما را نیز آغاز میکند — که تعیین میکند آیا سود سرمایه شما به عنوان کوتاهمدت یا بلندمدت طبقهبندی میشود (در کشورهایی مانند ایالات متحده).
نگهداری <1 سال → سود سرمایه کوتاهمدت (معمولاً نرخ بالاتر)
نگهداری >1 سال → سود سرمایه بلندمدت (نرخ پایینتر در ایالات متحده)
در کانادا و بسیاری از حوزههای قضایی اتحادیه اروپا، هیچ مزیت بلندمدتی وجود ندارد — اما دوره نگهداری همچنان بر نحوه گزارشدهی و دستهبندی سودها تأثیر میگذارد.
استیبلکوینها چطور؟
خرید استیبلکوینها مانند USDC، USDT یا DAI با فیات به همان صورت خرید هر کریپتو دیگری درمان میشود — در خرید مالیاتی ایجاد نمیشود، اما مقداری که میپردازید پایه هزینه شما میشود.
با این حال، مبادله استیبلکوینها بعداً (مثلاً USDC → USDT) مشمول مالیات است — و این بسیاری از کاربران را غافلگیر میکند.
خلاصه
| عمل | مشمول مالیات؟ | چیزی که باید پیگیری کنید |
| خرید BTC با ۱۰,۰۰۰ دلار | نه | پایه هزینه: ۱۰,۰۰۰ دلار |
| خرید ۵ ETH با ۹,۰۰۰ دلار + ۱۰۰ دلار هزینه | نه | پایه هزینه: ۹,۱۰۰ دلار |
| خرید USDC به قیمت ۵,۰۰۰ دلار | نه | پایه هزینه: ۵,۰۰۰ دلار |
| افزودن خرید به ردیاب پورتفولیو | بهترین عمل | برای رویدادهای مالیاتی آینده |
نکته کلیدی
خرید کریپتو با فیات ممکن است یک رویداد بدون مالیات به نظر برسد — اما همانجاست که مسئولیت مالیاتی شما آغاز میشود.
پایه هزینه خود را از روز اول پیگیری کنید و وقتی زمان فروش، استیک یا مبادله رسید، آماده خواهید بود.
فروش ارز دیجیتال به فیات (USD، CAD، GBP و غیره) یکی از سادهترین و به وضوح مشمول مالیاتترین تراکنشهای کریپتو است. هنگامی که شما میفروشید، در حال واگذاری یک دارایی هستید — و این باعث وقوع یک سود یا زیان سرمایهای میشود، بسته به میزان افزایش یا کاهش ارزش دارایی از زمان خرید.
چه ۱۰۰ دلار یا ۱ میلیون دلار را از مدار خارج کنید، این فروش باید گزارش شود و اینکه چگونه مالیات میشود بستگی به مدت زمانی که دارایی را نگه داشتهاید، آنچه در ابتدا پرداخت کردهاید و قوانین حوزه قضایی شما دارد.
چگونه سود سرمایه محاسبه میشود
هنگامی که شما کریپتو را میفروشید، سود یا زیان سرمایهای شما تفاوت بین درآمد (قیمت فروش) و پایه هزینه (قیمت خرید اصلی + هزینهها) است.
سود سرمایه = قیمت فروش – پایه هزینه
زیان سرمایه = پایه هزینه – قیمت فروش
مثال ۱: سود (سود سرمایه)
شما ۱ BTC را به قیمت ۲۰,۰۰۰ دلار خریدید.
بعداً آن را به قیمت ۳۵,۰۰۰ دلار میفروشید.
→ سود سرمایه = ۱۵,۰۰۰ دلار
مثال ۲: زیان (زیان سرمایه)
شما ۵ ETH را به قیمت ۱۰,۰۰۰ دلار خریدید.
آنها را به قیمت ۸,۰۰۰ دلار میفروشید.
→ زیان سرمایه = ۲,۰۰۰ دلار
هر دو سناریو باید گزارش شوند — سودها مشمول مالیات میشوند و زیانها میتوانند بار مالیاتی کلی ش ما را کاهش دهند (بیشتر در مورد آن در بخشی بعدی).
در برخی کشورها، مدت زمانی که کریپتو خود را نگه میدارید قبل از فروش، نرخ مالیاتی که سود سرمایه شما با آن مشمول مالیات میشود را تعیین میکند.
کوتاهمدت: نگهداری <1 سال → بهعنوان درآمد عادی مشمول مالیات میشود
بلندمدت: نگهداری ≥1 سال → به نرخهای ترجیحی سود سرمایه (۰٪، ۱۵٪ یا ۲۰٪) مشمول مالیات میشود
شما ETH را در ۱ ژوئیه ۲۰۲۳ خریدید و در ۳۰ ژوئن ۲۰۲۴ فروختید → سود کوتاهمدت
شما BTC را در ۱ مه ۲۰۲۲ خریدید و در ۱۰ مه ۲۰۲۴ فروختید → سود بلندمدت
پیگیری تاریخ صحیح بهویژه برای معاملهگران با حجم بالا یا سرمایهگذاران اولیه توکن بسیار مهم است.
سودهای تحققیافته در مقابل تحققنیافته
این یک تمایز کلیدی است که اکثر کاربران کریپتو آن را اشتباه میفهمند.
D. خرج کردن کریپتو (به عنوان ارز)**
یکی از دیدگاههای اصلی پشت ارزهای دیجیتال این بود که میتواند به عنوان یک ارز دیجیتال بدون مرز و همتا به همتا عمل کند. امروزه، بیشتر از همیشه، بازرگانان پرداختهای کریپتو را میپذیرند — از گجتهای تکنولوژی و لباس تا پروازها و املاک و مستغلات.
اما اینجاست که نکتهای وجود دارد:
هر بار که کریپتو خرج میکنید، یک رویداد قابل مالیات است.
چه از بیتکوین برای خرید قهو ه استفاده کنید و چه از اتریوم برای رزرو هتل، خرج کردن کریپتو به عنوان یک واگذاری از آن دارایی تلقی میشود — درست مانند فروش آن.
چگونه کار میکند: خرج کردن = فروش
وقتی از کریپتو برای پرداخت چیزی استفاده میکنید، مقامات مالیاتی آن را به گونهای میبینند که گویا شما:
کریپتوی خود را به فیات فروختهاید
از آن فیات برای خرید استفاده کردهاید
حتی اگر هرگز پول نقد نگه نداشته باشید، این منطق دو مرحلهای اعمال میشود — و به این معنی است که شما باید هر سود یا زیان سرمایهای را بر اساس قیمت خرید اصلی محاسبه و گزارش کنید.
مثال واقعی:
شما 1 ETH را به قیمت 1,000 دلار خریدید
ماهها بعد، از آن ETH برای خرید یک لپتاپ جدید به ارزش 2,000 دلار استفاده میکنید
در زمان خرید، 1 ETH = 2,000 دلار
سود سرمایه = 2,000 دلار – 1,000 دلار = 1,000 دلار
→ شما بر روی آن سود مالیات بدهکارید، حتی اگر هرگز فیات دریافت نکردهاید
موارد استفاده رایج که مالیات را برانگیز میکنند
استفاده از کارت بدهی کریپتو (مثل Crypto.com، Binance Card، BitPay)
پرداخت برای کالاها/خدمات به طور مستقیم در BTC، ETH، USDC و غیره
اهدا کریپتو به افراد غیر خیریه یا DAOها
پرداخت به کارمندان، فریلنسرها یا ارائهدهندگان خدمات در کریپتو
تسویه فاکتورها یا صورتحسابها با استفاده از پرداختهای زنجیرهای
هر یک از اینها یک واگذاری است و باید گزارش شود.
چرا این باعث غافلگیری کاربران میشود
بیشتر مردم فرض میکنند که فقط وقتی که "نقد میکنند" مشمول مالیات میشوند. اما خرج کردن کریپتو — مهم نیست چقدر کوچک باشد — میتواند دهها (یا صدها) رویداد مالیاتی کوچک در طول زمان ایجاد کند.
برخی از کاربران:
به طور منظم کارتهای هدیه با کریپتو خریداری میکنند
از استیبلکوینها برای پرداخت اشتراکهای SaaS استفاده میکنند
در DAOهایی شرکت میکنند که نیاز به مشارکت در ETH دارند
همه اینها قابل گزارش است — و بسته به مبنای هزینه اصلی شما، ممکن است مشمول مالیات باشد.
اگر کریپتو را با زیان خرج کردید چه؟
اگر کریپتویی را خرج کردید که از زمانی که آن را خریدید ارزشش کاهش یافته بود، ممکن است بتوانید یک زیان سرمایهای ادعا کنید، که میتواند بدهی مالیاتی کلی شما را کاهش دهد.
مثال:
BTC را به قیمت 3,000 دلار خریدید
از آن برای پرداخت یک فاکتور 2,500 دلاری استفاده کردید در حالی که ارزش BTC کاهش یافته بود
→ ممکن است یک زیان سرمایهای 500 دلاری ادعا کنید
اما به یاد داشته باشید: برای ادعای آن زیان، باید مبنای هزینه اصلی و ارزش در زمان خرج کردن را پیگیری کنید — که بیشتر نرمافزارها بدون تنظیمات دستی به خوبی انجام نمیدهند.
سناریوی دنیای واقعی
| اقدام | قابل مالیات؟ | تأثیر مالیاتی |
| خرید تیشرت با استفاده از BTC | بله | سود/زیان سرمایهای بر روی BTC |
| استفاده از ETH برای پرداخت میزبانی وب | بله | سود/زیان سرمایهای بر روی ETH |
| ارسال USDC به یک توسعهدهنده به عنوان پرداخت | بله | سود/زیان بر اساس مبنا |
| خرید مواد غذایی با کارت بدهی کریپتو | بله | مانند اینکه کریپتو را فروختهاید مشمول مالیات است |
| خرج کردن ETH که ارزشش کاهش یافته | بله | احتمال زیان سرمایهای |
نکات کلیدی
خرج کردن کریپتو به عنوان فروش کریپتو تلقی میشود
هر خرید یک سود/زیان سرمایهای قابل گزارش ایجاد میکند
استفاده از کارتهای کریپتو یا پرداختهای DeFi از مالیات اجتناب نمیکند
برای سازگاری، رویدادهای خرج کردن و ارزشهای بازار مربوطه را پیگیری کنید
حتی خریدهای کوچک میتوانند ریسک حسابرسی ایجاد کنند اگر مستند نشوند
ایردراپها و فورکهای بلاکچین در کریپتو رایج هستند — اما آنها اغلب بیش از فقط توکنهای رایگان به همراه دارند. آنها همچنین پیامدهای مالیاتی به همراه دارند. هم IRS (ایالات متحده) و هم CRA (کانادا) این رویدادها را به عنوان درآمد قابل مالیات در شرایط خاص تلقی میکنند، و درک لحظه دقیق آنها که مالیاتپذیر میشوند کلید جلوگیری از عدم تطابق تصادفی است.
چگونه و چه زمانی ایردراپها مالیاتپذیر میشوند
یک ایردراپ زمانی است که توکنها به صورت رایگان به کاربران توزیع میشوند — یا به دلایل تبلیغاتی، مشارکت جامعه یا به عنوان پاداش. مثالها شامل:
ایردراپها برای نگه داشتن یک توکن خاص
ایردراپهای بازگشتی برای استفاده از یک dApp
توکنهای حاکمیتی از DAOها
هدیههای پروژههای NFT
بر اساس راهنماییهای IRS و CRA:
درآمد قابل مالیات در لحظهای که کنترل توکن را دارید برانگیخته میشود
این یعنی: وقتی توکن به کیف پول شما واریز میشود و قابل دسترسی/معامله است — حتی اگر هرگز آن را درخواست نکرده باشید
میزان مالیاتپذیر بر اساس ارزش بازار منصفانه (FMV) توکنها در روزی است که آنها را دریافت میکنید.
مثال:
شما یک ایردراپ از 1,000 توکن XYZ در 15 مارس دریافت میکنید.
در آن روز، XYZ با قیمت 0.25 دلار در هر توکن معامله میشود
→ شما 250 دلار درآمد را گزارش میکنید — حتی اگر آن را نفروخته یا استفاده نکردهاید
→ این به عنوان مبنای هزینه شما در آینده میشود
اگر بعداً XYZ را به قیمت 400 دلار بفروشید، یک سود سرمایهای 150 دلاری گزارش میکنید.
فورکهای سخت در مقابل فورکهای نرم
یک فورک بلاکچین زمانی اتفاق میافتد که قوانین یک پروتکل تغییر میکند و بلاکچین به دو نسخه تقسیم میشود. اینها میتوانند:
یک تقسیم دائمی که یک زنجیره جدید با توکن جدید ایجاد میکند
مثال: بیتکوین کش (BCH) از یک فورک سخت بیتکوین (BTC) ایجاد شد
در بیشتر سیستمهای مالیاتی، دریافت توکنهای جدید از یک فورک سخت مالیاتپذیر است، شبیه به یک ایردراپ — اما فقط زمانی که توکنهای جدید تحت کنترل شما هستند.
اگر توکن فورک را دریافت نکردید، مالیاتی اعمال نمیشود.
اینها ارتقاءهای سازگار با گذشته هستند — نه زنجیره جدید، نه توکن جدید
از آنجا که داراییای دریافت نمیشود، مالیاتی برانگیخته نمیشود
اخطار IRS 2014-21 و Rev. Rul. 2019-24 موضع را تعیین میکنند:
ایردراپها و فورکهای سخت که منجر به دریافت توکنهای جدید میشوند درآمد عادی هستند
FMV در زمان دریافت تعیین میشود
حتی توکنهای بدون درخواست نیز حساب میشوند اگر بتوانید به آنها دسترسی داشته باشید
جنبه بحثبرانگیز:
حتی اگر هرگز قصد دریافت توکن را نداشتید — اگر در کیف پول شما ظاهر شود، IRS انتظار دارد آن را گزارش کنید.
راهنمایی CRA (کانادا)
CRA ایردراپها و کوینهای فورکشده را به عنوان درآمد با FMV در روز دریافت تلقی میکند، اما با برخی جزئیات:
اگر برای دریافت توکن کاری انجام ندادید (مثلاً ایردراپ غیرفعال)، ممکن است تا زمان واگذاری مالیات اعمال نشود
با این حال، بیشتر ایردراپهای مرتبط با کسب و کار یا مشارکت فعال (مثلاً ادعا از طریق UI، ارسال کیف پولها) = درآمد در زمان دریافت
CRA همچنین اجازه میدهد برای درمان سرمایهای اگر شما به عنوان یک کسب و کار معامله نمیکنید، اما باید سازگار باشید.
دامهای رایج
عدم گزارش ایردراپها — به ویژه آنهایی که بدون اقدام دریافت شدهاند
از دست دادن شناخت درآمد (گزارش فقط در هنگام فروش، نه در زمان دریافت)
عدم پیگیری FMV در تاریخ دقیق کنترل
اشتباه گرفتن فورکهای نرم با فورکهای سخت
فرض اینکه توکنهای رایگان = بدون مالیات
نکات کلیدی
ایردراپها و توکنهای فورکشده معمولاً به عنوان درآمد با FMV در زمان دریافت مالیاتپذیر هستند
مبنای هزینه شما در آن روز تنظیم میشود — فروشهای آینده منجر به سود یا زیان سرمایهای میشود
فورکهای نرم غیرمالیاتپذیر هستند (بدون دارایی جدید)
فورکهای سخت مالیاتپذیر هستند زمانی که به دارایی جدید دسترسی دارید
IRS سختگیرتر است؛ CRA اجازه میدهد جزئیات بیشتری بسته به اینکه آیا شما به طور فعال توکنها را ادعا کردهاید
با افزایش شبکههای Proof-of-Stake (PoS) و جوامع ماینینگ غیرمتمرکز، بسیاری از کاربران کریپتو توکنها را نه از طریق تجارت — بلکه از طریق اعتباردهی، امنیت، یا مشارکت در شبکه به دست میآورند.
چه شما در حال استیکینگ اتریوم، ماینینگ بیتکوین، یا ارائه نقدینگی به یک پروتکل باشید، پاداشهایی که دریافت میکنید ممکن است به عنوان درآمد مالیاتپذیر باشند در لحظهای که دریافت میشوند.
اما چیزی که بیشتر مردم درک نمیکنند این است:
نحوه مالیاتدهی شما بستگی به این ندارد که چه چیزی به دست میآورید — بلکه به چگونگی به دست آوردن آن، و آیا فعالیت شما به عنوان یک کسب و کار محسوب میشود، دارد.
پاداشهای استیکینگ و ماینینگ به عنوان درآمد هنگام دریافت محسوب میشوند
در هر دو کشور ایالات متحده (IRS) و کانادا (CRA)، کریپتویی که از طریق:
Proof-of-Work (ماینینگ)
Proof-of-Stake (استیکینگ)
استیکینگ تفویض شده یا پاداشهای اعتباردهنده
مشارکتهای حاکمیتی یا پروتکل زنجیرهای
…به دست میآید، به عنوان درآمد عادی در زمان دریافت محسوب میشود.
میزانی که باید گزارش کنید بر اساس ارزش بازار منصفانه (FMV) توکن در روزی است که به شما در دسترس قرار میگیرد — چه به صورت دستی ادعا کنید چه به صورت خودکار در کیف پول شما فرود بیاید.
مثال:
شما 50 ETH را استیک میکنید و به عنوان پاداش 0.5 ETH در تاریخ 1 ژوئن دریافت میکنید.
در تاریخ 1 ژوئن، ارزش ETH 3,000 دلار است.
→ شما 1,500 دلار درآمد را در آن سال گزارش میکنید.
→ اگر بعداً آن 0.5 ETH را به قیمت 2,000 دلار بفروشید، یک سود سرمایهای 500 دلاری را شناسایی میکنید.
اما آیا این یک کسب و کار یا یک سرگرمی است؟
در اینجا اوضاع پیچیده میشود — و جایی که تعهدات مالیاتی شما به طور قابل توجهی میتواند تغییر کند.
هم IRS و هم CRA اجازه میدهند برای درمانهای مالیاتی متفاوت بسته به اینکه آیا شما یک کسب و کار را اداره میکنید یا به سادگی به صورت غیرفعال درآمد کسب میکنید. این دستهبندی تأثیر میگذارد بر:
توانایی شما در کسر هزینهها
نحوه گزارش درآمد شما
آیا شما مشمول مالیات خوداشتغالی (ایالات متحده) یا GST/HST (کانادا) هستید
دیدگاه IRS (ایالات متحده):
ماینینگ یا استیکینگ به عنوان سرگرمی → گزارش پاداشها به عنوان سایر درآمدها
ماینینگ یا استیکینگ به عنوان کسب و کار → گزارش به عنوان درآمد کسب و کار
مشمول مالیات خوداشتغالی
میتوانید هزینههایی مانند برق، تجهیزات، میزبانی، اشتراکها و غیره را کسر کنید
باید یک Schedule C را پر کنید
عوامل IRS برای تعیین یک کسب و کار:
آیا انگیزه سود وجود دارد؟
آیا شما به طور منظم ماینینگ/استیکینگ میکنید؟
آیا تبلیغ میکنید، تجهیزات را نگهداری میکنید یا دیگران را استخدام میکنید؟
آیا شما سوابق نگه میدارید و آن را مانند یک کسب و کار اداره میکنید؟
حتی یک ماینر تنها میتواند به عنوان یک کسب و کار محسوب شود اگر فعالیت سیستماتیک، مداوم و هدفدار برای سود باشد.
دیدگاه CRA (کانادا):
استیکینگ/ماینینگ به عنوان سرگرمی:
درآمد در اظهارنامه شخصی شما وارد میشود
سود سرمایهای زمانی که بعداً بفروشید اعمال میشود
هیچ کسر هزینهای مجاز نیست
استیکینگ/ماینینگ به عنوان کسب و کار:
درآمد به طور کامل به عنوان درآمد کسب و کار مالیاتپذیر است
شما واجد شرایط کسر هزینههای مرتبط با ماینینگ/استیکینگ هستید
ممکن است نیاز به شارژ و پرداخت GST/HST داشته باشید اگر از آستانه 30,000 دلار کانادا عبور کنید
باید کتابها و سوابق کامل را نگهداری کنید
CRA تمایل دارد شما را به عنوان یک کسب و کار طبقهبندی کند اگر انتظار منطقی برای سود وجود دارد و فعالیت شما تکراری، تجاری در طبیعت یا سازمانیافته مانند یک کسب و کار است.
اشتباهات رایج برای اجتناب
گزارش درآمد استیکینگ تنها در صورت فروش (به جای در زمان دریافت)
استفاده از قیمتهای متوسط توکن در طول سال (به جای FMV در زمان دریافت)
نادیده گرفتن مالیات خوداشتغالی (ایالات متحده) یا تعهدات GST/HST (کانادا)
عدم تمایز بین عملیات در سطح سرگرمی و در سطح کسب و کار
عدم پیگیری ارزش توکن در روز دقیق دریافت
جدول خلاصه
| فعالیت | قابل مالیات؟ | چه زمانی؟ | نوع مالیات |
| ماینینگ تنها BTC (سرگرمی) | بله | در زمان دریافت | درآمد |
| استیکینگ ETH از طریق Lido | بله | زمانی که پاداشها قابل ادعا هستند | درآمد |
| گره اعتباردهنده با درآمد | بله | زمانی که کسب میشود | احتمالاً درآمد کسب و کار |
| فروش توکنهای کسب شده بعداً | بله | در زمان فروش | سود یا زیان سرمایهای |
نکات کلیدی
ممکن است به عنوان درآمد تجاری طبقهبندی شود
فایننس غیرمتمرکز (DeFi) نحوه تعامل مردم با پول را متحول کرده است: کسب سود، مبادله توکنها، قرض گرفتن سرمایه، و سهامگذاری داراییها — همه بدون واسطه. اما در حالی که پروتکلها ممکن است غیرمتمرکز باشند، تعهدات مالیاتی چنین نیستند.
DeFi شبکهای از تراکنشهای فنی پیچیده و اغلب قابلمالیات ایجاد میکند. و متأسفانه، اکثر مقامات مالیاتی قوانین روشن و خاص پروتکلها را منتشر نکردهاند — و بنیانگذاران، سرمایهگذاران و توسعهدهندگان را در سردرگمی باقی گذاشتهاند.
این بخش به روشنسازی چگونگی مالیاتبندی فعالیتهای معمول DeFi میپردازد.
1. کشت سود
کشت سود زمانی است که شما توکنها را به یک پروتکل میسپارید یا سپرده میکنید و در ازای آن پاداش دریافت میکنید — اغلب به صورت توکنهای جدید (مثل LP توکنها، توکنهای حکومتی، مشوقهای پلتفرم).
- دریافت توکنهای پاداش
هر توکن پاداشی که از کشت به دست میآید (مانند CAKE، SUSHI، CRV، UNI و غیره) به عنوان درآمد در زمان دریافت قابل مالیات است، بر اساس ارزش بازار عادلانه.
اگر بعداً این توکنها را بفروشید یا مبادله کنید، باید سود/زیان سرمایهای را نیز گزارش کنید.
مثال:
شما 10,000 دلار از USDC/ETH را سهامگذاری میکنید و در یک ماه 1,000 دلار توکن SUSHI به دست میآورید.
→ 1,000 دلار را به عنوان درآمد گزارش کنید
→ مبن ای هزینه جدید = 1,000 دلار (برای محاسبه سودهای آینده استفاده میشود)
2. سودهای استخر نقدینگی (LP)
زمانی که شما داراییها را به یک استخر نقدینگی (مانند Uniswap یا Curve) ارائه میدهید، معمولاً توکنهای LP در ازای آن دریافت میکنید. اینها نماینده سهم شما در استخر هستند.
آیا سپردهگذاری در استخر قابلمالیات است؟
بسیاری از مقامات مالیاتی این را به عنوان یک معامله کریپتو به کریپتو تلقی میکنند، زیرا شما ETH/USDC را واگذار میکنید و یک توکن LP جدید دریافت میکنید.
این موجب سود یا زیان سرمایهای بر روی داراییهای سپردهگذاری شده میشود.
آیا برداشت از استخر قابلمالیات است؟
بله — بازخرید توکنهای LP یک واگذاری است.
اگر سهم شما در ارزش افزایش یا کاهش یافته باشد، باید تفاوت را به عنوان سود یا زیان گزارش کنید.
آیا پاداشهای LP قابلمالیات است؟
چالش این است که ضرر ناپایدار، لغزش، و تفاوت قیمت را پیگیری کنید — بیشتر نرمافزارها نمیتوانند این را بدون بررسی دستی به دقت انجام دهند.
3. وامدهی و قرضگیری (مانند Aave، Compound)
پلتفرمهای وامدهی DeFi به کاربران اجازه میدهند:
وامدهی به توکنها و کسب سود
قرضگیری در مقابل وثیقه کریپتو
در اینجا نحوه مالیاتبندی آنها آمده است:
سود به دست آمده (به صورت توکن سود یا استیبلکوین) درآمد در زمان دریافت است
اگر توکن پاداش دریافت کنید، آن نیز درآمد است، بر اساس ارزش بازار عادلانه
قرضگیری کریپتو قابلمالیات نیست — مگر اینکه دارایی قرضگرفته شده افزایش یابد و شما از آن استفاده کنید یا آن را بفروشید
تسویه وثیقه شما میتواند قابلمالیات باشد — به عنوان واگذاری در ارزش بازار تلقی میشود
اگر پلتفرم وثیقه شما را ضبط کند، باید سود/زیان را بر اساس مبنای هزینه اصلی خود گزارش دهید
نکته حرفهای: بسیاری از کاربران نمیدانند که استراتژیهای اهرمی یا خزانههای خودترکیبکننده میتوانند چندین بار مالیات ایجاد کنند — حتی اگر آنها هرگز توکنها را به صورت دستی نفروشند.
4. توکنهای بستهبندی شده و مشتقات (مانند wBTC، stETH، aTokens)
داراییهای بستهبندی شده نمایانگر یک نسخه 1:1 از توکن دیگری هستند — مانند:
wBTC = BTC بستهبندی شده در اتریوم
stETH = ETH سهامگذاری شده از لایدو
aTokens = توکنهای بهرهبردار Aave
آیا اینها هنگام بستهبندی یا بازبستهبندی قابلمالیات هستند؟
برخی کشورها (مانند ایالات متحده، انگلستان) بستهبندی را به عنوان یک معامله کریپتو به کریپتو قابلمالیات میبینند، زیرا شما یک توکن را واگذار میکنید و دیگری دریافت میکنید
دیگر کشورها (مانند کانادا) ممکن است رفتار غیرقابلمالیات را در صورتی که مالکیت تحتاللفظی تغییر نکند، اجازه دهند
بهترین روش: هر دو نسخه اصلی و بستهبندی شده توکن را به صورت جداگانه پیگیری کنید — و سازگار باشید.
سناریوی واقعی
| اقدام | قابلمالیات؟ | نوع مالیات |
| کسب توکنهای CRV از کشت Curve | بله | درآمد در زمان دریافت |
| سپردهگذاری ETH در استخر Uniswap V3 | احتمالاً | سود سرمایه بر روی ETH |
| بازخرید توکنهای LP | بله | سود/زیان در برداشت |
| وامدهی DAI در Aave | بله | سود = درآمد |
| قرضگیری USDC در مقابل ETH | خیر | قابلمالیات نیست (وام) |
| بستهبندی ETH به wETH | بستگی دارد | در برخی کشورها قابلمالیات |
نکات کلیدی
پاداشهای سود = درآمد
توکنهای LP = احتمالاً معامله قابلمالیات، هم در ورود و هم در خروج
وامدهی = درآمد سود؛ قرضگیری = قابلمالیات نیست (تا زمان تسویه)
توکنهای بستهبندی شده = منطقه خاکستری — به دقت پیگیری کنید
DeFi نمایش مالیاتی پیچیده و لایهبندی شده ایجاد میکند — اغلب در چندین پروتکل و کیف پول
آمادهاید که پیچیدگیهای مالیاتهای DeFi را پیمایش کنید؟
در Block3 Finance، ما در پیگیری کشت سود، استخرهای نقدینگی، پاداشهای سهامگذاری و بیشتر تخصص داریم — اطمینان حاصل میکنیم که شما مطابق با قوانین و به لحاظ مالیاتی کارآمد باشید.
امروز مشاوره رایگان خود را رزرو کنید و بگذارید کارشناسان ما گزارش مالیاتی DeFi شما را ساده کنند.
در حالی که ماهیت ارزهای دیجیتال جهانی است، قوانین مالیاتی کاملاً محلی هستند. چیزی که در یک کشور به عنوان سود سرمایه در نظر گرفته میشود، ممکن است در کشور دیگر به عنوان درآمد تجاری طبقهبندی شود. برخی کشورها هر تراکنش را مالیاتبندی میکنند؛ برخی دیگر اصلاً بر کریپتو مالیات نمیگذارند.
درک قوانین محلی شما — و چگونگی توسعه اجرای آنها — برای حفظ تطابق و کاهش خطر حیاتی است. در این بخش، به بررسی چگونگی مالیاتبندی بر کریپتو در حوزههای قضایی عمده میپردازیم.
A. ایالات متحده (IRS)
IRS ارزهای دیجیتال را به عنوان ملک، نه ارز، تلقی میکند. این به معنای آن است که هر فروش، معامله، یا استفاده از کریپتو یک رویداد قابلمالیات است. مالیاتدهندگان ایالات متحده باید سود و زیانها را در فرم 8949 گزارش داده و آنها را در جدول D اظهارنامه مالیاتی خود خلاصه کنند.
این فرم برای گزارش هر واگذاری کریپتو استفاده میشود — از جمله:
فروش برای فیات
مبادله توکنها
خرج کردن کریپتو
استفاده از کریپتو در DeFi
هر ردیف نیازمند:
تاریخ خرید
تاریخ فروش/واگذاری
عایدی
مبنای هزینه
سود یا زیان
این کار زمانبر است — به ویژه برای معاملهگران با فرکانس بالا.
خلاصهای از کلها در فرم 8949 و تفکیک:
سودهای کوتاهمدت (نگهداری <1 سال — به عنوان درآمد عادی مالیاتبندی میشود)
سودهای بلندمدت (نگهداری >1 سال — با نرخ 0٪، 15٪، یا 20٪ مالیاتبندی میشود)
قوانین گزارشگری مبنای هزینه
از سال 2023، صرافیهای متمرکز ایالات متحده شروع به جمعآوری و صدور فرم 1099 کردهاند و در حال آمادهسازی برای اجرای گزارشگری به سبک کارگزاری تحت قوانین جدید داراییهای دیجیتال هستند.
FIFO (اولینورودی، اولینخروجی) به طور پیشفرض است
شناسایی خاص ممکن است مجاز باشد — اما شما باید سوابق دقیق را حفظ کنید
از سال 2025، بیشتر پلتفرمها ملزم به گزارش مستقیم به IRS خواهند بود، که خطر عدم تطابق بین آنچه شما گزارش میکنید و آنچه آنها ارسال میکنند را افزایش میدهد.
مجازاتها و اجرای قوانین
IRS به شدت تلاشهای اجرایی خود را افزایش داده است:
ارسال نامههای هشدار به بیش از 10,000 دارنده کریپتو
صدور احضاریه به Kraken، Coinbase، Circle
هدفگیری کاربران با کیف پولهای گزارشنشده با ارزش با لا
عدم گزارش کریپتو میتواند منجر به:
20–75٪ مجازات بر مالیات گزارشنشده
بهره بر مبلغهای پرداختنشده
پیگرد جنایی برای فرار عمدی
B. کانادا (CRA)
آژانس درآمد کانادا (CRA) کریپتو را به عنوان یک کالا، نه ارز، تلقی میکند. هر تراکنشی که شامل واگذاری کریپتو باشد (معامله، فروش، خرج کردن) قابلمالیات است.
با این حال، CRA بین:
سودهای سرمایهای — بر 50٪ سود مالیاتبندی میشود
درآمد تجاری — 100٪ به نرخهای حاشیهای مالیاتبندی میشود
CRA از یک رویکرد وابسته به حقایق و شرایط استفاده میکند. اگر فعالیت شما مکرر، تجاری، یا با هدف کسب سود باشد — ممکن است به عنوان درآمد تجاری در نظر گرفته شود، حتی اگر فکر کنید شما فقط "سرمایهگذاری" میکنید.
عوامل شامل:
فرکانس معاملات
دانش و تجربه
سطح سازمان
اینکه آیا شما مانند یک کسب و کار عمل میکنید
برای سرمایهگذاران غیررسمی: سودها معمولاً سرمایهای هستند
برای معاملهگران منظم، کاربران DeFi، معاملهگران NFT: CRA ممکن است به عنوان درآمد تجاری طبقهبندی کند
ملاحظات GST/HST
اگر فعالیت کریپتو شما به عنوان یک کسب و کار در نظر گرفته شود و درآمد ناخالص شما بیش از 30,000 دلار کانادا باشد، باید:
برای شماره GST/HST ثبتنام کنید
مالیات بر خدمات یا محصولات قابلاجرا را مطالبه کنید
اظهارنامههای دورهای را ارسال کنید
سازندگان NFT، توسعهدهندگان پلتفرمهای توکنشده، و مشاورانی که به کریپتو پرداخت میشوند ممکن است این الزام را تحریک کنند.
مناطق خطر بازرسی
CRA تمرکز خود را بر کریپتو افزایش میدهد:
صدور نامههای بازرسی که تاریخچه کامل کیف پولها را درخواست میکنند
درخواست حسابهای صرافی، اسکرینشاتها، آدرسهای بلاکچین
بررسی اظهارنامههای گذشته برای ناسازگاریها
عدم پیگیری سودها، تفکیک صحیح درآمد، یا گزارش پاداشهای سهامگذاری/استخراج یک علامت قرمز بزرگ است.
C. بریتانیا (HMRC)
HMRC داراییهای کریپتو را به عنوان ملک برای اهداف سود سرمایه تلقی میکند. اکثر کاربران بریتانیایی مشمول مالیات سود سرمایه (CGT) هستند، اما فعالیت در سطح کسب و کار ممکن است تحت مالیات بر درآمد قرار گیرد.
تعیین فردی (بیشتر کاربران)
به عنوان یک سرمایهگذار خردهفروشی، شما:
هنگام فروش یا مبادله کریپتو CGT پرداخت میکنید
دارای یک سقف سالانه CGT هستید (کاهش به £3,000 در سال 2024–25)
باید سودها را از طریق خوداظهاری گزارش کنید اگر از آستانه عبور کند
شما باید همچنین پیگیری کنید:
تاریخهای خرید و واگذاری
عایدی
مبنای هزینه (شامل قوانین تجمیع)
هزینهها و مخارج
تعیین کسب و کار (معاملهگران مکرر)
اگر شما به طور فعال:
معامله کریپتو انجام میدهید
دستگاههای استخراج را راهاندازی میکنید
خدمات مبتنی بر کریپتو ارائه میدهید
→ HMRC ممکن است شما را به عنوان یک کسب و کار بازتعریف کند، که تحت مالیات بر درآمد به جای CGT قرار میگیرد
این منجر به:
نرخهای مالیاتی بالاتر
بدون سقف CGT
نیازهای متفاوتی برای نگهداری سوابق و اظهارنامه
نگهداری سوابق
HMRC از شما میخواهد که سوابق دقیقی از:
همه معاملات کریپتو
آدرسهای کیف پول
حسابهای صرافی
شناسههای توکن
هشهای تراکنش
را برای حداقل 5 سال پس از سال مالیاتی مربوطه نگهداری کنید.
D. استرالیا (ATO)
دفتر مالیاتی استرالیا (ATO) ارزهای دیجیتال را به عنوان یک دارایی CGT تلقی میکند. هر بار که کریپتو را واگذار میکنید، قابلمالیات است — مگر اینکه به عنوان یک دارایی استفاده شخصی واجد شرایط باشد، که نادر است.
مبانی مالیات سود سرمایه (CGT)
شما برای کریپتویی که فروخته، معامله، یا خرج کردهاید CGT پرداخت میکنید
سودها باید در اظهارنامه مالیاتی شما گزارش شوند
زیانها میتوانند برای جبران سودهای آتی کریپتو یا سایر داراییهای سرمایهای استفاده شوند
اگر شما کریپتو را بیش از 12 ماه نگه دارید، ممکن است یک تخفیف 50٪ CGT دریافت کنید.
این باعث میشود سرمایهگذاری بلندمدت به لحاظ مالیاتی کارآمدتر باشد — مشابه با قوانین سود سرمایه بلندمدت در ایالات متحده.
معافیت استفاده شخصی (نادر)
اگر کریپتو صرفاً برای خرید اقلام شخصی استفاده شود و تنها برای یک دوره کوتاه نگه داشته شود، ممکن است معاف باشد.
مثال:
شما 200 دلار BTC خریداری میکنید تا بلافاصله یک کارت هدیه خرید کنید.
اما — اگر شما BTC را به عنوان سرمایهگذاری نگه دارید یا در حال حدس زدن بر قیمت باشید، معافیت اعمال نمیشود.
بیشتر موارد استفاده از کریپتو (معامله، NFTها، سهامگذاری، کشت) واجد شرایط نیستند.
E. سنگاپور، دبی، آلمان، هند
سنگاپور
هیچ مالیات سود سرمایه بر کریپتو ندارد
درآمد کریپتو (مانند سهامگذاری/استخراج) ممکن است اگر بخشی از یک کسب و کار باشد قابلمالیات باشد
محیطی بسیار دوستانه به لحاظ مالیاتی
یادداشت نهایی:
هنگامی که تاریخچه تراکنشهای شما شامل:
کیف پولهای متعدد
چندین صرافی متمرکز
دهها نوع توکن و NFT
پلهای بین زنجیرهای
استیکینگ و DeFi درونزنجیرهای
... تنها آشتی دقیق تضمین میکند که از موارد زیر اجتناب کنید:
گزارش بیش از حد سود
گزارش کمتر درآمد
از دست دادن زیانهای قابل کسر
ایجاد حسابرسیهای غیرضروری
سوابق تمیز = گزارشدهی با اطمینان. و اگر روزی حسابرسی شوید، مستندات محکم بهتری ن دفاع شماست.
در حالی که بیشتر بحثها درباره مالیاتهای کریپتو بر افراد متمرکز است، تعداد فزایندهای از شرکتها - از استارتاپهای فناوری تا شرکتهای عمومی - اکنون در داراییهای دیجیتال سرمایهگذاری یا تراکنش میکنند.
چه در حال مدیریت خزانهداری DAO، راهاندازی یک استارتاپ وب 3، یا ادغام پرداختهای کریپتو در مدل کسبوکار خود باشید، قوانین مالیاتی کریپتو در سطح شرکتی با پیچیدگی بیشتر، ریسکهای بالاتر و نیازهای گزارشدهی سختگیرانهتر همراه است.
کریپتو در خزانهداری شرکتها
هنگامی که یک شرکت به عنوان بخشی از خزانهداری شرکتی خود ارز دیجیتال نگه میدارد، این تنها یک سرمایهگذاری نیست - بلکه دارایی است که تابع قوانین خاص حسابداری و مالیاتی است.
درمان مالیاتی
در بیشتر حوزههای قضایی، سود/زیانهای تحققنیافته از نگهداری کریپتو مالیات ایجاد نمیکند (مالیات تنها در زمان فروش پرداخت میشود).
با این حال، درمان حسابداری ممکن است نیازمند علامتگذاری داراییها به ارزش بازار منصفانه باشد، که بر سود گزارششده تأثیر میگذارد.
بسیاری از کسبوکارها کریپتو را به عنوان محافظ در برابر تورم، برای حمایت از اکوسیستم خود، یا برای همسویی با مشتریان در وب 3 نگه میدارند.
خزانهداریها باید نوسانات را حساب کنند - افت ناگهانی ارزش میتواند بر نقدینگی و توان پرداخت تأثیر بگذارد.
پرداخت کا رمندان با کریپتو
جبران کارکنان یا پیمانکاران با کریپتو کاملاً مشمول مالیات است همانطور که اگر به آنها نقدی پرداخت شود.
تعیین ارزش بازار منصفانه کریپتو در تاریخ پرداخت (به ارز محلی).
گزارش پرداخت به عنوان حقوق/دستمزد برای کارکنان یا درآمد خوداشتغالی برای پیمانکاران.
کسر مالیاتهای حقوق، امنیت اجتماعی، یا مشارکتهای معادل.
صدور فرمهای استاندارد مالیاتی (مانند W-2 در ایالات متحده، T4 در کانادا).
کریپتوی دریافت شده درآمد مشمول مالیات در زمان دریافت است.
اگر دارایی بعداً فروخته شود، سود/زیان سرمایهای از تاریخ ارزش بازار منصفانه اعمال میشود.
در ایالات متحده، پرداخت کارمندان با کریپتو همچنین نیاز به کسر مالیات بر درآمد به دلار آمریکا دارد - که ممکن است نیازمند فروش بخشی از کریپتو توسط شرکت برای پرداخت مالیات باشد.
پذیرش کریپتو به عنوان درآمد
اگر کسبوکار شما کریپتو از مشتریان برای کالا یا خدمات میپذیرد:
ارزش بازار منصفانه کریپتو در زمان دریافت به عنوان درآمد کسبوکار محسوب میشود.
هر تغییر آینده در ارزش بین دریافت و فروش، یک سود یا زیان سرمایهای ایجاد میکند.
مثال:
شما نرمافزاری را با 1 ETH میفروشید وقتی ETH = 2000 دلار است.
2000 دلار را به عنوان درآمد کسبوکار گزارش کنید.
اگر بعداً آن ETH را به قیمت 2500 دلار بفروشید، یک سود سرمایهای 500 دلاری گزارش میکنید.
در کانادا، GST/HST به ارزش کالاها/خدمات فروختهشده اعمال میشود، نه به خود کریپتو.
در اتحادیه اروپا و بریتانیا، VAT به طور مشابه عمل میکند - بر اساس ارزش تراکنش به ارز فیات.
استانداردهای حسابداری (IFRS/GAAP) برای نگهداریهای کریپتو
درمان حسابداری کریپتو به استاندارد اعمالشده بستگی دارد:
کریپتو به طور کلی به عنوان دارایی نامشهود طبقهبندی میشود (IAS 38).
به هزینه اندازهگیری میشود، با ارزیابی مجدد اختیاری به ارزش بازار منصفانه اگر بازار فعالی وجود داشته باشد.
زیانهای کاهشیافته باید شناسایی شوند اگر ارزش منصفانه زیر هزینه افت کند - سودها فقط در زمان فروش شناسایی میشوند (مگر اینکه مدل ارزیابی مجدد اعمال شود).
کریپتو به عنوان یک دارایی نامشهود با عمر نامحدود درمان میشود.
به هزینه اندازهگیری میشود؛ زیانهای کاهشیافته زمانی شناسایی میشوند که ارزش کاهش یابد.
هیچ ارزیابی مجدد صعودی مجاز نیست - به این معنی که سودهای تحققنیافته در صورتهای مالی منعکس نمیشوند.
فقط سودهای تحققیافته در زمان فروش شناسایی میشوند.
نوسانات میتواند سود گزارششده را تحت GAAP تحریف کند.
IFRS انعطافپذیری بیشتری دارد اما نظارت حسابرسی را افزایش میدهد.
DAOها و خزانهداریهای درونزنجیرهای به فرآیندهای خاص حسابرسی و تضمین نیاز دارند.
مدیریت نوسانات:
سیاستهای خزانهداری داخلی را برای میزان قابل قبول مواجهه با کریپتو تعیین کنید.
برای بدهیهای کوتاهمدت استیبلکوینها را در نظر بگیرید.
استراتژی پرداخت:
از پردازشگرهای پرداخت کریپتو برای خودکارسازی کسر و گزارشدهی استفاده کنید.
پرداختها را برای جلوگیری از افت ارزش بین پردازش حقوق و دریافت کارمندان محافظت کنید.
حسابداری درآمد:
گزارشدهی دوگانه در کریپتو و فیات را حفظ کنید.
از نرمافزار حسابداری استفاده کنید که تراکنشهای بلاکچین را ادغام کند.
آمادگی حسابرسی:
هشهای تراکنش، آدرسهای کیف پول، و دادههای قیمتگذاری را برای هر حرکت نگه دارید.
اطمینان حاصل کنید که مدیران مالی و حسابداران جریانهای داده بلاکچین را درک میکنند.
کریپتو به ذات خود بدون مرز است - اما قوانین مالیاتی اینطور نیست. لحظهای که فعالیت کریپتوی شما از حوزههای قضایی عبور کند، وارد محیطی بسیار پیچیدهتر با قوانین گزارشدهی همپوشان، احتمال مالیات مضاعف، و نظارت تنظیمی افزایشیافته میشوید.
چه داراییها را در یک کیف پول خارجی نگه دارید، چه یک DAO در خارج ثبت کنید، یا از ساختار فراساحلی برای بهینهسازی مالیاتی استفاده کنید، استراتژیهای کریپتو فرامرزی نیازمند رعایت دقیق و برنامهریزی دقیق هستند.
نگهداری کریپتو در کیف پولهای خارجی
از منظر بلاکچین، کیف پولهای "خارجی" و "داخلی" به یک شکل کار میکنند. اما برای مقاصد مالیاتی و گزارشدهی، محل نگهدارنده یا صرافی شما اهمیت دارد.
اگر داراییها را در یک صرافی متمرکز خارج از کشور خود ذخیره کنید، ممکن است مقامات مالیاتی محلی این را به عنوان یک حساب مالی خارجی طبقهبندی کنند - که قوانین افشاگری خاصی را به همراه دارد.
مثالها:
یک مالیاتدهنده ایالات متحده که BTC را در بایننس (ثبتشده در خارج از ایالات متحده) نگه میدارد
یک معاملهگر کانادایی که از Bitstamp (مستقر در اتحادیه اروپا) استفاده میکند
یک سرمایهگذار استرالیایی با حسابهایی در KuCoin (مستقر در سیشل)
اگر کنترل کلیدهای خود را دارید (لجر، متامسک)، کیف پول به طور کلی به عنوان یک "حساب خارجی" برای مقاصد گزارشدهی محسوب نمیشود - اما تراکنشها با نهادهای خارجی همچنان پیامدهای مالیاتی دارند. درباره کیف پولهای حضانتی و غیرحضانتی بیشتر بیاموزید.
گزارشدهی FBAR و FATCA (قوانین ایالات متحده)
برای افراد مقیم ایالات متحده که حسابهای مالی خارجی دارند که در مجموع بیش از 10000 دلار در هر زمان در سال است، اعمال میشود.
به طور تاریخی، FBAR به طور صریح کریپتو را پوشش نمیداد - اما FinCEN برنامههایی را برای شامل کردن داراییهای دیجیتال خارجی نگهداریشده اعلام کرده است.
جریمههای عدمپرونده میتواند بیش از 10000 دلار به ازای هر تخلف باشد.
از مالیاتدهندگان ایالات متحده میخواهد داراییهای مالی خارجی را در فرم 8938 گزارش دهند اگر آستانهها برآورده شوند (50000 دلار برای افراد؛ بیشتر برای زوجهای متاهل پرونده مشترک).
IRS اشاره کرده است که حسابهای کریپتوی خارجی ممکن است به زودی تحت FATCA شامل شوند.
خطرات عدمرعایت شامل جریمههای سنگین و احتمال اتهامات کیفری است.
روش بهترین برای مالیاتدهندگان ایالات متحده: اگر شک دارید، افشا کنید - جریمههای گزارشدهی کمتر بدتر از گزارشدهی بیش از حد است.
نهادهای فراساحلی و کاهش مالیات قانونی
بسیاری از بنیانگذاران کریپتو و دارندگان با ارزش خالص بالا از ساختارهای فراساحلی استفاده میکنند تا:
مالیات را کاهش یا به تأخیر بیندازند
مزایای تنظیمی کسب کنند
به بانکداری دوستانه کریپتو دسترسی پیدا کنند
LLCs یا IBCs در حوزههای قضایی بدون مالیات (مانند BVI، جزایر کیمن)
بنیادها در پاناما، لیختناشتاین، یا سوئیس برای حاکمیت توکن
شرکتهای منطقه آزاد در دبی برای عملیات شرکتی کریپتو
در برخی حوزههای قضایی، معاملات کریپتو شرکتهای فراساحلی محلی مالیات نمیپردازند
میتواند داراییهای شخصی و شرکتی را جدا کند
مفید برای مدیریت خزانهداری DAO و صدور توکن
قوانین شرکتهای خارجی کنترلشده (CFC): بسیاری از کشورها (ایالات متحده، کانادا، بریتانیا، استرالیا) از سهامداران میخواهند درآمد شرکتهای فراساحلی را به عنوان درآمد شخصی گزارش دهند
قوانین محتوای اقتصادی: نهادهای فراساحلی باید فعالیت تجاری واقعی در حوزه قضایی را ثابت کنند
مسائل شهرت و بانکداری: ساختارهای فراساحلی از نظارت شدید ناظران و مؤسسات مالی برخوردارند
مناطق خاکستری تنظیمی و مدیریت ریسک
برخی از استراتژیهای کریپتو از فاصلههای حوزه قضایی استفاده میکنند:
استفاده از صرافیها در کشورهایی بدون KYC برای حسابهای با حجم کم
انتقال معاملات از طریق DEXهای فرا ساحلی بدون بلاکگذاری جغرافیایی
راهاندازی DAOها بدون ساختار قانونی رسمی
اجرای معکوس: قوانین میتوانند تغییر کنند و فعالیتهای گذشته ممکن است به عنوان ناهمراهی دوباره طبقهبندی شوند
ریسک همکار: صرافیهای فراساحلی میتوانند فروپاشی کنند یا وجوه را مسدود کنند (به FTX، Quadriga مراجعه کنید)
ریسک شهرت: بنیانگذاران و شرکتها ممکن است اعتماد سرمایهگذاران را از دست بدهند اگر ساختار آنها به نظر برسد که اجتناب فعالانه است
مستندسازی کامل برای تمام فعالیتهای فراساحلی نگه دارید
به تنهایی به "عدم وجود قانون صریح" به عنوان دفاع تکیه نکنید
تنوع نگهداری در حوزههای قضایی و ارائهدهندگان
توافقنامههای مالیاتی را برای اجتناب از مالیات مضاعف در نظر بگیرید
نکات کلیدی
نگهداری کریپتو در خارج میتواند تعهدات گزارشدهی اضافی ایجاد کند، حتی بدون رخداد مالیاتی
مالیاتدهندگان ایالات متحده باید از FBAR و FATCA آگاه باشند - گزار شدهی جهانی در حال گسترش برای شامل کردن کریپتو است
ساختارهای فراساحلی میتوانند مالیات را کاهش دهند اما باید با قوانین CFC، قوانین محتوای اقتصادی، و مقررات شفافیت همخوانی داشته باشند
استراتژیهای مناطق خاکستری خطرات قانونی، عملیاتی، و شهرت دارند - مدیریت ریسک و مشاوره حقوقی ضروری است
رعایت مالیات کریپتو بیشتر از ارسال به موقع است - این در مورد ارسال دقیق است.
زیرا تراکنشهای بلاکچین شفاف هستند، مقامات مالیاتی به طور فزایندهای از ابزارهای تحلیل بلاکچین برای شناسایی تفاوتها استفاده میکنند. حتی خطاهای کوچک میتوانند به جریمههای بزرگ تبدیل شوند اگر به نظر برسد که الگوی ناهمراهی وجود دارد.
در اینجا رایجترین اشتباهات و پرچمهای قرمزی که حسابرسیها را جذب میکنند - و نحوه اجتناب از آ نها آمده است.
ترکیب کریپتو شخصی و تجاری
نگهداری کریپتو شخصی و تجاری در یک کیف پول یکی از سریعترین راهها برای ایجاد یک کابوس مالیاتی است.
چرا این یک مشکل است:
تشخیص بین درآمد تجاری مشمول مالیات و سرمایهگذاریهای شخصی را دشوار میکند
خطر سوءطبقهبندی (مثلاً گزارش سود سرمایه به عنوان درآمد تجاری یا بالعکس) را افزایش میدهد
اعتبار را در یک حسابرسی کاهش میدهد - جداسازی ضعیف نشاندهنده گزارشدهی نادرست یا عمدی است
روش بهترین:
از کیف پولهای جداگانه برای تراکنشهای تجاری و شخصی استفاده کنید
برای کسبوکارها، سوابق حسابداری کامل (ورودیهای دفتر، فاکتورها، رسیدها) مرتبط با هر کیف پول را نگه دارید
هر نهاد (خودتان، شرکتتان، DAO شما) را به عنوان یک مالیاتدهنده جداگانه درمان کنید
نادیده گرفتن ایردراپها یا پاداشهای DeFi
بسیاری از مالیاتدهندگان تصور میکنند که توکنهای "رایگان" مشمول مالیات نیستند - اما در بیشتر حوزههای قضایی:
ایردراپها به عنوان درآمد مشمول مالیات در زمان دریافت در نظر گرفته میشوند اگر کنترل بر روی توکنها داشته باشید
پاداشهای DeFi (پاداش استیکینگ، پاداشهای استخر نقدینگی، مشوقهای حاکمیت) به عنوان درآمد مشمول مالیات در FMV روز کسب در نظر گرفته میشوند
پرچم قرمز: مقامات مالیاتی از قبل میدانند که ایردراپهای بزرگ چه زمانی رخ دادهاند و میتوانند آدرسهای بلاکچین مرتبط با آنها را بررسی کنند. گزارش ندادن رویدادهای شناختهشده (مثلاً ایردراپهای UNI، ENS، OP، ARB) میتواند توجه را جلب کند.
روش بهترین:
تاریخ و FMV تمام پاداشها/ایردراپها را در زمان دریافت ثبت کنید
پیگیری کنید که آیا توکنها قابلدریافت هستند یا خودکار واریز شدهاند (حوزههای قضایی در تاریخ ادعا در مقابل تاریخ دریافت متفاوت هستند)
نادیده گرفتن تراکنشهای کوچک
برخی از کاربران کریپتو گزارشدهی "تراکنشهای خرد" را نادیده میگیرند:
پرداخت کارمزدهای کوچک با توکنها
خرید NFTهای کمهزینه
کسب پاداش استیکینگ کوچک روزانه
چرا این خطرناک است:
تراکنشهای ارز دیجیتال — چه به دلیل کمبود دانش، نگهداری سوابق ضعیف یا حذف عمدی — میتوانند منجر به پیامدهای جدی مالیاتی و قانونی شوند. اما در بسیاری از موارد، میتوانید به صورت پیشدستانه اقدام کنید تا اشتباهات گذشته را اصلاح کنید، اغلب با کاهش جریمهها.
کلید کار این است که قبل از تماس مقامات مالیاتی اقدام کنید — زمانی که تحت تحقیق قرار گرفتید، اکثر گزینههای تخفیف از بین میروند.
برنامههای افشای داوطلبانه
بیشتر مقامات مالیاتی بزرگ برنامههایی ارائه میدهند که به مالیاتدهندگان اجازه میدهد خطاهای گذشته را خود گزارش کنند در ازای کاهش یا حذف جریمهها.
اداره تحقیقات جنایی IRS یک رویه افشای داوطلبانه برای مالیاتدهندگان با احتمال عدم انطباق عمدی دارد.
در موارد غیرعمدی، مالیاتدهندگان میتوانند اظهارنامههای اصلاحشده برای سالهای گذشته ارسال کنند و هر مالیاتی که بدهکارند به علاوه سود را بپردازند.
رویههای انطباق بایگانی سادهشده IRS ممکن است برای مالیاتدهندگان مقیم خارج از کشور قابل اجرا باشد.
به مالیاتدهندگان اجازه میدهد اطلاعاتی را که گزارش نکردهاند، اصلاح یا افشاء کنند.
باید داوطلبانه (قبل از تماس CRA)، کامل و شامل جریمه باشد.
دو مسیر:
برنامه عمومی — کاهش جریمه + کاهش جزئی سود
برنامه محدود — برای موارد جدی؛ برخی جریمهها لغو میشوند اما نه همه
در هر دو کشور، افشای زودهنگام نشاندهنده حسن نیت است و میتواند از پیگرد جنایی محافظت کند.
جریمهها و سود
اگر سودهای ارز دیجیتال را گزارش نکنید، پیامدها میتواند به سرعت تشدید شود.
جریمه مربوط به دقت: 20% از مالیات کمتر پرداخت شده
جریمه عدم ارائه اظهارنامه: 5% در هر ماه (تا 25%)
جریمههای تقلب جنایی: تا 75% از مالیات پرداخت نشده + زندان برای فرار عمدی
جریمههای FBAR: تا $10,000 برای عدم عمدی؛ بیشتر برای نقضهای عمدی
جریمه تأخیر در ارائه: 5% از مبلغ بدهی + 1% در ماه (تا 12 ماه؛ بیشتر برای متخلفان تکراری)
جریمه سهلانگاری شدید: 50% از مالیات کمتر اعلام شده
سود روزانه بر مبالغ پرداختنشده محاسبه میشود
استراتژیهای دفاع از حسابرسی
اگر در حال حاضر تحت حسابرسی یا بررسی برای ارز دیجیتال هستید:
سوابق خود را فوراً سازماندهی کنید — صرافیها، کیف پولها، کاوشگرهای بلاکچین
با یک متخصص مال یاتی ارز دیجیتال که قوانین کشور شما را میفهمد، همکاری کنید
شفاف اما استراتژیک باشید — دقیقاً به آنچه پرسیده میشود پاسخ دهید، نه بیشتر
اشتباهات را به عنوان بخشی از حل و فصل حسابرسی اصلاح کنید (ممکن است جریمهها کاهش یابند)
از بیان اظهارات احتمالی درباره نحوه مالیات خودداری کنید؛ به حقایق مستند تکیه کنید
بسیاری از حسابرسیها بر تطبیق سودهای گزارش شده با دادههای ارائه شده توسط صرافیها تمرکز دارند — مغايرتها جایی است که موارد از هم پاشیده میشوند.
دورههای بازبینی CRA/IRS
هر دو IRS و CRA میتوانند به چندین سال گذشته برای ارزیابی مالیاتهای پرداخت نشده بازگردند — اما مدت زمان بستگی به اقدامات شما دارد.
استاندارد: 3 سال از ارائه اظهارنامه
کماظهاری قابل توجه (>25%): 6 سال
تقلب یا عدم ارائه اظهارنامه: بدون محدودیت زمانی
استاندارد: 3 سال از تاریخ ارزیابی
تحریف یا سهلانگاری: تا 6 سال
تقلب: بدون محدودیت زمانی
برای مالیاتدهندگان چندملیتی، هر دو سازمان ممکن است تحت توافقنامههای بینالمللی اطلاعات را به اشتراک بگذارند، که احتمال کشف را افزایش میدهد.
نکات کلیدی
اگر ارز دیجیتال را گزارش نکردهاید، افشای داوطلبانه اغلب امنترین گزینه است
جریمهها میتوانند بیشتر از مالیات اصلی بدهی باشند اگر منتظر تماس مقامات شوید
هر دو IRS و CRA دورههای بازبینی طولانیتری برای کماظهاری یا تقلب قابل توجه دارند
یک رویکرد پیشدستانه و مستند شده میتواند یک بحران قانونی بالقوه را به یک صورتحساب مالیاتی قابل مدیریت تبدیل کند
مالیات بر ارز دیجیتال ثابت نیست — به سرعت در حال تحول است، همگام با فناوری، مقررات و قابلیتهای اجرایی. در دهه آینده میتوانیم انتظار تغییرات عمدهای در نحوه نظارت، ارزیابی و جمعآوری مالیاتها بر داراییهای دیجیتال توسط دولتها داشته باشیم.
در ادامه، آنچه در افق است را بررسی میکنیم.
اجرای مالیات مبتنی بر هوش مصنوعی
سازمانهای مالیاتی به طور فزایندهای به هوش مصنوعی برای شناسایی عدم انطباق مراجعه میکنند.
هوش مصنوعی میتواند میلیونها تراکنش بلاکچین را در ثانیه تحلیل کند و الگوهایی را شناسایی کند که به فرار مالیاتی، تجارت شستشو یا کیف پولهای پنهان اشاره دارد.
مدلهای یادگیری ماشینی میتوانند آدرسهای مس تعار را با استفاده از پروفایلهای رفتاری به هویتهای دنیای واقعی لینک دهند.
امتیازدهی ریسک مبتنی بر هوش مصنوعی ممکن است به طور خودکار مالیاتدهندگان را بر اساس پیچیدگی تراکنش یا عدم تطابق دادهها برای حسابرسی علامتگذاری کند.
مثال: عملیات "گنجینه پنهان" IRS در حال حاضر از هوش مصنوعی برای جستجوی درآمد ارز دیجیتال گزارش نشده استفاده میکند. سیستمهای آینده حتی پیشبینیکنندهتر خواهند بود — شناسایی عدم انطباق بالقوه قبل از ارسال اظهارنامه.
CBDCs و گزارشگیری در زمان واقعی
ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDCs) تغییر دهنده بازی برای اجرای مالیات خواهند بود.
CBDCs به طور کامل قابل ردیابی هستند — هر تراکنش میتواند توسط بانک مرکزی صادرکننده نظارت شود.
دولتها میتوانند کسر مالیات خودکار را بر برخی تراکنشها اعمال کنند.
کسبوکارهایی که از CBDCs استفاده میکنند ممکن است با ارسال مالیات فروش/مالیات بر ارزش افزوده/GST در زمان واقعی به جای گزارشگیری فصلی مواجه شوند.
در حالی که CBDCs ممکن است در کنار ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز همزیستی کنند، انتظار قوانین همپذیری را داشته باشید که صرافیها را ملزم به گزارش حرکت کیف پول بین CBDCs و ارزهای دیجیتال به صورت فوری میکند.
سکههای حریم خصوصی زیر نظارت
مونرو (XMR)، زیکش (ZEC) و سایر داراییهای متمرکز بر حریم خصوصی ناشناسیت قوی در زنجیره ارائه میدهند — اما تحت فشار فزایندهای از سوی ناظران هستند.
برخی از صرافی ها سکههای حریم خصوصی را برای رعایت قوانین AML/KYC حذف کردهاند.
سازمانهای مالیاتی با شرکتهای تحلیل بلاکچین برای توسعه ابزارهای بینامزدایی همکاری میکنند.
نگهداشتن سکههای حریم خصوصی ممکن است خود به عنوان یک پرچم قرمز در برخی از حوزههای قضایی، حتی بدون شواهدی از فرار، تبدیل شود.
انتظار میرود الزامات گزارشدهی سختگیرانهتری برای هرگونه انتقالی که شامل سکههای حریم خصوصی باشد، به ویژه در ایالات متحده، اتحادیه اروپا و استرالیا.
نقش شرکتهای تحلیل بلاکچین
شرکتهایی مانند Chainalysis، TRM Labs، CipherTrace اکنون در هسته اجرای مالیات قرار دارند.
آنها ابزارهایی را برای مقامات مالیاتی فراهم میکنند تا ارز دیجیتال را در بلاکچینها ردیابی کنند، حتی از طریق میکسرها و پروتکلهای DeFi.
این شرکتها پایگاههای داده عظیمی را نگه میدارند که کیف پولها را به افراد، صرافیها و نهادها لینک میکنند.
تحلیل قراردادهای هوشمند اکنون اجازه میدهد تراکنشهای پیچیده — استخرهای نقدینگی، کشاورزی بازدهی، پلهای بین زنجیرهای — با دقت بیشتری ردیابی شوند.
با پیشرفت این ابزارها:
تراکنشهای کمتری برای ناظران "نامرئی" خواهند بود.
توافقنامههای به اشتراکگذاری داده ب ین کشورها اجرای جهانی را هماهنگتر میکند.
نکات کلیدی
هوش مصنوعی + تحلیل بلاکچین اجرای مالیات بر ارز دیجیتال را سریعتر، ارزانتر و دقیقتر خواهد کرد.
CBDCs میتوانند جمعآوری مالیات در زمان واقعی و کنترل دقیقتری بر جریانهای فیات-کریپتو را ممکن کنند.
سکههای حریم خصوصی با موانع و نظارتهای قانونی بیشتری مواجه خواهند شد.
شبکه مالیاتی جهانی در حال تنگتر شدن است — هماهنگی بینالمللی در حال تبدیل به هنجار است.
مالیات بر ارز دیجیتال دیگر یک مسئله حاشیهای نیست — این یک واقعیت مالی اصلی است. چه شما یک سرمایهگذار گهگاهی باشید، یک معاملهگر فعال، یک شرکتکننده در DeFi، یا یک بنیانگذار که یک کسبوکار وب 3 را اداره میکند، فعالیت دارایی دیجیتال شما تعهدات مالیاتی را به همراه دارد که برای مقامات دشوارتر است که از دست بدهند.
نکات کلیدی
هر تراکنش ارز دیجیتال میتواند پیامدهای مالیاتی داشته باشد — از فروش بیتکوین برای فیات تا مبادله توکنها، استیکینگ یا خرید NFT.
حوزه قضایی اهمیت دارد — نرخهای مالیاتی، قوانین گزارشدهی و طبقهبندی در کشورهای مختلف بسیار متفاوت است.
نگهداری دقیق سوابق و تطابق آنها در کیفپولها و صرافیها برای جلوگیری از پرداخت بیش از حد یا جریمهها ضروری است.
اشتباهات رایج — مانند نادیده گرفتن ایردراپها، مخلوط کردن کیفپولهای شخصی و کسبوکار، یا نادیده گرفتن تراکنشهای کوچک — محرکهای اصلی حسابرسی هستند.
استراتژیهای قانونی مانند برداشت ضرر، نگهداری بلندمدت، و ساختاردهی خارجی میتواند صورتحساب مالیاتی شما را به طور قابل توجهی کاهش دهد اگر به درستی برنامهریزی شود.
چرا برنامهریزی مالیاتی پیشدستانه اهمیت دارد
برنامهریزی مالیاتی پیشدستانه مالیات بر ارز دیجیتال را از یک تلاش فصلی به یک مزیت استراتژیک تبدیل میکند.
به شما اجازه میدهد زمانبندی فروشها را برای به حداقل رساندن سودها انجام دهید
کسرها و تخفیفهای مجاز را به حداکثر میرساند
از خطاهای پرهزینه که میتواند به عنوان سهلانگاری یا تقلب تلقی شود، جلوگیری میکند
خطر حسابرسی را با اطمینان از اینکه هر تراکنشی دارای موضع مالیاتی واضح و مستند است، کاهش میدهد
در ارز دیجیتال، بدترین موضع مالیاتی واکنشی است — انتظار تا فصل ارائه برای "حل کردن آن" تقریباً تضمین میکند که فرصتها از دست بروند و ریسک بالاتر برود.
چه زمانی یک متخصص مالیاتی ارز دیجیتال را در نظر بگیرید
در حالی که نرمافزار مالیاتی DIY میتواند معاملات ساده را مدیریت کند، تخصص حرفهای زمانی لازم میشود که:
در چندین کیفپول، صرافی و پلتفرم DeFi فعالیت دارید
از استیکینگ، ماینینگ یا حق امتیاز NFT درآمد کسب کردهاید
حجمهای بالا یا داراییهای پیچیده مانند توکنهای پیچیده و مشتقات را معامله میکنید
یک کسبوکار مرتبط با ارز دیجیتال یا DAO را اداره میکنید
داراییهای چندملیتی یا نهادهای خارجی دارید
در سالهای گذشته گزارشدهی ارز دیجیتال را از دست دادهاید و به کمک افشای داوطلبانه نیاز دارید
یک متخصص مالیاتی ارز دیجیتال میتواند:
راهنماییها ی مالیاتی مبهم را تفسیر کند
اظهارنامههای قابل دفاع را تهیه کند
ساختار شما را برای کارایی آینده بهینه کند
در صورت حسابرسی یا بررسی، شما را نمایندگی کند
کلام آخر
ارز دیجیتال در حال بازنویسی قوانین مالی است — و قانون مالیاتی در تلاش برای همگام شدن است.
کسانی که آگاه میمانند، سوابق دقیقی نگه میدارند و پیشدستانه برنامهریزی میکنند نه تنها در انطباق باقی میمانند بلکه بخش بیشتری از سود زحمتکشیده خود را حفظ میکنند.
این راهنما فقط برای اهداف آموزشی است و نباید به عنوان مشاوره مالیاتی در نظر گرفته شود.
اگر به کمک متخصص در پیمایش قوانین مالیاتی پیچیده ارز دیجیتال نیاز دارید، Block3 Finance خدمات تخصصی دفترداری، گزارشدهی و برنامهریزی مالیاتی برای سرمایهگذاران ارز دیجیتال، معاملهگران و کسبوکارهای وب 3 ارائه میدهد. ما یک مشاوره اولیه 30 دقیقهای رایگان برای بررسی سبد شما، شناسایی ریسکها و ساختن یک استراتژی مالیاتی کارآمد و منطبق ارائه میدهیم.
امروز به Block3 Finance مراجعه کنید تا مشاوره رایگان خود را رزرو کنید.
راهنمای مالیات ارز دیجیتال مرتبط:
*با درک اصول ارز دیجیتال شروع کنید و مالی غیرمتمرکز (DeFi) را بررسی کنید. درباره بیتکوین، اتریوم و آلتکوینها بیاموزید. همچنین، یاد بگیرید که چگونه ارز دیجیتال بخرید و [ارز دیجیتال بفروشید](/get-started/how-to-sell-crypto/

یک نمای کلی از قانون مالیات را همانطور که در مورد ارزهای دیجیتال در بریتانیا اعمال میشود، دریافت کنید.
این مقاله را بخوانید →
یک نمای کلی از قانون مالیات را همانطور که در مورد ارزهای دیجیتال در بریتانیا اعمال میشود، دریافت کنید.

ی ک نمای کلی از قانون مالیات به عنوان کاربرد آن در ارزهای دیجیتال در آلمان دریافت کنید.
این مقاله را بخوانید →
یک نمای کلی از قانون مالیات به عنوان کاربرد آن در ارزهای دیجیتال در آلمان دریافت کنید.

سازمان امور مالیاتی ایالات متحده (IRS) ارزهای دیجیتال را به عنوان دارایی تلقی میکند، به این معنی که هر معامله، فروش یا رویداد درآمدی مشمول مالیات است. این راهنما قوانین، فرمها و استراتژیهای IRS را برای گزارش صحیح ارز دیجیتال و کاهش بدهیها توضیح میدهد.
این مقاله را بخوانید →
سازمان امور مالیاتی ایالات متحده (IRS) ارزهای دیجیتال را به عنوان دارایی تلقی میکند، به این معنی که هر معامله، فروش یا رویداد درآمدی مشمول مالیات است. این راهنما قوانین، فرمها و استراتژیهای IRS را برای گزارش صحیح ارز دیجیتال و کاهش بدهیها توضیح میدهد.

راهنمایی واض ح درباره نحوه برخورد سازمان درآمد کانادا (CRA) با ارزهای دیجیتال به عنوان دارایی، زمانی که سودها مشمول مالیات میشوند، و چگونگی گزارشدهی سهامگذاری، استخراج، NFTها و نگهداریهای برونمرزی به CRA.
این مقاله را بخوانید →
راهنمایی واضح درباره نحوه برخورد سازمان درآمد کانادا (CRA) با ارزهای دیجیتال به عنوان دارایی، زمانی که سودها مشمول مالیات میشوند، و چگونگی گزارشدهی سهامگذاری، استخراج، NFTها و نگهداریهای برونمرزی به CRA.

توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) تعهدات مالیاتی منحصربهفردی برای خالقان، مجموعهداران و سرمایهگذاران ایجاد میکنند. این راهنما توضیح میدهد که چگونه NFTها در سراسر جهان مشمول مالیات میشوند و موضوعاتی مانند فروش، حق امتیاز، استیکینگ، اهدا و الزامات گزارشدهی را پوشش میدهد.
این مقاله را بخوانید →
توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) تعهدات مالیاتی منحصربهفردی برای خالقان، مجموعهداران و سرمایهگذاران ایجاد میکنند. این راهنما توضیح میدهد که چگونه NFTها در سراسر جهان مشمول مالیات میشوند و موضوعاتی مانند فروش، حق امتیاز، استیکینگ، اهدا و الزامات گزارشدهی را پوشش میدهد.

ایردراپهای ارز دیجیتال ممکن است مانند پول رایگان به نظر برسند، اما مقامات مالیاتی آنها را به عنوان درآمد مشمول مالیات در نظر میگیرند. این راهنما قوانین IRS، نحوه برخورد مالیاتی جهانی، فرمهای گزارشدهی و استراتژیهای کاهش بدهیهای مالیاتی را توضیح میدهد.
این مقاله را بخوانید →
ایردراپهای ارز دیجیتال ممکن است مانند پول رایگان به نظر برسند، اما مقامات مالیاتی آنها را به عنوان درآمد مشمول مالیات در نظر میگیرند. این راهنما قوانین IRS، نحوه برخورد مالیاتی جهانی، فرمهای گزارشدهی و استراتژیهای کاهش بدهیهای مالیاتی را توضیح میدهد.
