استخراج بیتکوین فرآیندی است که در آن بیتکوینهای جدید ایجاد و تراکنشها در شبکه بیتکوین تأیید میشوند. از زمان ایجاد بیتکوین در سال ۲۰۰۹ توسط ساتوشی ناکاموتو با نام مستعار، استخراج به مرور از یک فعالیت سرگرمی به یک بخش بسیار تخصصی و صنعتی تبدیل شده است.
در روزهای اولیه، هر کسی با یک کامپیوتر شخصی استاندارد میتوانست با حل معماهای رمزنگاری پیچیده در استخراج شرکت کند. استخراجکنندگان هم به دلیل چالش و هم به دلیل فرصت کسب بیتکوین که هنوز عمدتاً یک دارایی دیجیتال خاص بود، انگیزه داشتند.
با شناخته شدن بیتکوین به عنوان یک جریان اصلی، استخراج به سرعت رقابتی شد. سختی شبکه که تقریباً هر دو هفته یکبار بر اساس قدرت محاسباتی کل شبکه تنظیم میشود، به طور پیوسته افزایش یافت. این امر باعث شد استخراجکنندگان برای باقیماندن در سودآوری، به راهحلهای سختافزاری پیشرفتهتر روی بیاورند.
تکامل سختافزارهای استخراج یک مسیر مشخص را دنبال کرد: از واحدهای پردازش مرکزی (CPUها) به واحدهای پردازش گرافیکی (GPUها)، و در نهایت به مدارهای مجتمع خاص کاربردی (ASICها). هر تکرار به طور قابل توجهی کارآیی و سرعتی که استخراجکنندگان میتوانستند تراکنشها را پردازش کنند و پاداش بگیرند را افزایش داد.
صنعتی شدن استخراج همچنین منجر به ظهور مزارع استخراج بزرگمقیاس شده است که در مناطقی با برق ارزان، آب و هوای مناسب و دسترسی به منابع انرژی تجدیدپذیر فعالیت میکنند. عملیاتهای استخراج امروزه در سراسر جهان، از آمریکای شمالی و اروپا تا آسیا و آمریکای جنوبی گسترده شدهاند و نشاندهنده پذیرش گسترده بیتکوین و افزایش پیچیدگی اکوسیستم استخراج میباشند.
گزارشدهی دقیق درآمد استخراج برای تطابق با مقامات مالیاتی، شفافیت مالی و برنامهریزی عملیاتی بلندمدت بسیار حیاتی است. پاداشهای استخراج که شامل بیتکوینهای تازه ایجاد شده و هزینههای تراکنش هستند، در زمان دریافت در بیشتر حوزههای قضایی به عنوان درآمد مشمول مالیات محسوب میشوند. گزارشدهی نادرست، کمگزارشدهی یا عدم مستندسازی درآمد استخراج میتواند منجر به جریمهها، هزینههای بهره و بازرسیها شود.
فراتر از تطابق، نگهداری دقیق سوابق به استخراجکنندگان اجازه میدهد تا سودآوری عملیاتی را پیگیری کنند، برای بهروزرسانی سختافزار برنامهریزی کنند، مصرف انرژی را مدیریت کنند و استراتژیهای مالیاتی را بهینهسازی کنند. استخراج فقط درباره کسب بیتکوین نیست؛ بلکه درباره اطمینان از این است که هر پاداش و هزینه به دقت مستندسازی شده تا درآمد خالص واقعی عملیات را منعکس کند. راهنمایی حرفهای و دفترداری دقیق نقش حیاتی ایفا میکند، به خصوص زمانی که استخراجکنندگان عملیات خود را گسترش میدهند یا به استراتژیهای استخراج چند پروتکلی تنوع میبخشند.
در حالی که استخراج، استیکینگ و ییلد فارمینگ همه از داراییهای دیجیتال درآمد تولید میکنند، از نظر مکانیسم، ریسک و برخورد مالیاتی تفاوتهای اساسی دارند. استخراج شامل شبکههای اثبات کار (PoW) است، جایی که استخراجکنندگان قدرت محاسباتی و انرژی را برای اعتبارسنجی تراکنشها و ایمنسازی بلاکچین مصرف میکنند. استیکینگ، در مقابل، با شبکههای اثبات سهام (PoS) مرتبط است. شرکتکنندگان بخشی از داراییهای رمزنگاری خود را برای حمایت از اجماع شبکه قفل میکنند و پاداشهایی متناسب با سهام خود کسب میکنند. ییلد فارمینگ، که اغلب با امور مالی غیر متمرکز (DeFi) مرتبط است، شامل فراهم کردن نقدینگی برای پروتکلها به منظور کسب سود، هزینهها یا مشوقهای توکن است.
درک این تفاوتها برای استخراجکنندگان و سرمایهگذاران حیاتی است، زیرا هر فعالیتی رویدادهای مالیاتی متفاوت و الزامات گزارشدهی مختلفی را به همراه دارد. درآمد استخراج عموماً زمانی شناسایی میشود که پاداشها دریافت میشوند، در حالی که استیکینگ و ییلد فارمینگ ممکن است شامل ترکیب، سرمایهگذاری مجدد یا پاداشهای چند توکنی باشد که ارزشگذاری و زمانبندی برای اهداف مالیاتی را پیچیده میکند. تمایز واضح، تطابق دقیق را تضمین میکند و به شرکتکنندگان اجازه میدهد از استراتژیهای مالیاتی و حسابداری مناسب برای فعالیتهای انتخابی خود استفاده کنند.
استخراج بیتکوین از یک سرگرمی خاص به یک صنعت جهانی رشد کرده است و توجه سرمایهگذاران و مقرراتگذاران را به خود جلب کرده است. روندهای پذیرش نشان میدهد که استخراج به طور فزایندهای در مناطقی با دسترسی به برق ارزان و محیطهای قانونی حمایتی متمرکز شده است. کشورهایی مانند ایالات متحده، کانادا و مناطق منتخب در اروپا و آسیا به عنوان مراکز عملیاتهای استخراج بزرگمقیاس تبدیل شدهاند. به موازات این روند، خدمات استخراج ابری به افراد امکان مشارکت بدون مالکیت سختافزار را دادهاند و دسترسی جهانی را گسترش دادهاند.
مقامات قانونی به استخراج به دلیل تأثیرات مالی، زیستمحیطی و اقتصادی آن توجه زیادی دارند. آژانسهای مالیاتی در سراسر جهان، از جمله IRS در ایالات متحده، CRA در کانادا، مقامات مالیاتی اتحادیه اروپا، HMRC بریتانیا و دیگران، راهنماییهایی در مورد مالیات بر درآمد استخراج صادر میکنند. این شامل توضیح اینکه آیا استخراج به عنوان درآمد تجاری، سود سرمایه یا یک طبقهبندی ترکیبی بسته به مقیاس و قصد محسوب میشود یا خیر است. نگرانیهای زیستمحیطی، به ویژه در مورد مصرف انرژی، نیز منجر به بحثهایی در مورد گزارشدهی کربن و مقررات پایداری شده است.
برای استخراجکنندگان، درک این روندهای جهانی ضروری است. این نه تنها استراتژی عملیاتی را آگاه میکند - مانند انتخاب مکان و منابع انرژی - بلکه استخراجکنندگان را برای پیمایش در یک منظره قانونی در حال تغییر آماده میکند. آگاهی از الزامات خاص حوزه قضایی، تطابق را تضمین میکند، خطر بازرسی را کاهش میدهد و عملیاتهای استخراج را برای موفقیت بلندمدت در صنعتی که به سرعت در حال بلوغ است، آماده میکند.
استخراج بیتکوین بر روی یک مکانیسم اجماع به نام اثبات کار (PoW) تکیه دارد. این سیستم تضمین میکند که بلاکچین امن، دستنخورده و غیرمتمرکز باقی میماند. استخراجکنندگان برای حل معماهای رمزنگاری پیچیده رقابت میکنند که نیاز به تلاش محاسباتی زیادی دارد. اولین استخراجکنی که یک راهحل پیدا کند، میتواند یک بلوک جدید به بلاکچین اضافه کند و پاداش مربوطه را دریافت کند.
جنبههای کلیدی PoW شامل:
امنیت: دشواری محاسباتی از تغییر تاریخچه تراکنش یا خرج دوگانه سکهها توسط بازیگران مخرب جلوگیری میکند.
تنظیم دشواری: هر ۲۰۱۶ بلوک (تقریباً هر دو هفته)، شبکه بهطور خودکار دشواری استخراج را تنظیم میکند تا زمان بلوک بهطور متوسط ۱۰ دقیقه باقی بماند.
فرآیند انرژیبر: PoW برق زیادی مصرف میکند که استخراج را پرهزینه میکند اما شبکه را نیز ایمن میکند.
درک PoW برای استخراجکنندگان ضروری است زیرا احتمال کسب پاداش را تعیین میکند. قدرت محاسباتی بیشتر احتمال استخراج موفقیتآمیز یک بلوک را افزایش میدهد.
این توضیح میدهد که چرا عملیاتهای بزرگمقیاس بر صنعت استخراج تسلط دارند، در حالی که استخراجکنندگان انفرادی کوچکتر اغلب برای رقابت تلاش میکنند.
استخراجکنندگان عمدتاً به دو روش جبران میشوند: پاداشهای بلوک و هزینههای تراکنش.
پاداشهای بلوک: هر بلوک جدید استخراجشده پاداشی به صورت بیتکوین ایجاد میکند که در سال ۲۰۰۹ با ۵۰ بیتکوین در هر بلوک شروع شد و تقریباً هر چهار سال به نصف کاهش مییابد. این مکانیسم نصفشدن تضمین میکند که کل عرضه بیتکوین هرگز از ۲۱ میلیون تجاوز نکند. در حال حاضر، استخراجکنندگان ۶.۲۵ بیتکوین در هر بلوک دریافت میکنند.
هزینههای تراکنش: کاربران میتوانند با تراکنشهای خود هزینههایی را ضمیمه کنند تا استخراجکنندگان را برای وارد کردن آنها در یک بلوک تحریک کنند. با کاهش پاداشهای بلوک در طول زمان، انتظار میرود که هزینههای تراکنش به یک منبع درآمد فزاینده مهم تبدیل شوند.
برای استخراجکنندگان، ردیابی دقیق ارزش بازار منصفانه (FMV) این پاداشها در زمان دریافت برای اهداف مالیاتی حیاتی است. هم پاداشهای بلوک و هم هزینهها باید به عنوان درآمد گزارش شوند، حتی اگر بیتکوین فوراً دوباره سرمایهگذاری شود یا برای قدردانی بلندمدت نگه داشته شود.
استخراج میتواند به صورت انفرادی یا به عنوان بخشی از یک استخر استخراج انجام شود.
استخراج انفرادی: شامل یک استخراجکننده است که بهطور مستقل تلاش میکند تا یک بلوک را پیدا کند. در حالی که پاداش یک بلوک موفقیتآمیز قابل توجه است، احتمال کسب یک بلوک کم است مگر اینکه استخراجکننده از سختافزار پیشرفته استفاده کند. استخراج انفرادی منجر به تغییرات بالای پاداش میشود، به این معنی که درآمد میتواند نامنظم باشد.
استخراج استخر: استخراجکنندگان منابع محاسباتی را ترکیب میکنند و پاداشها را بهطور متناسب بر اساس قدرت هش مشارکتشده تقسیم میکنند. استخرها تغییرات درآمد را کاهش میدهند و پرداختهای کوچکتر و سازگارتر ارائه میدهند. استخراج استخر اغلب هزینه کوچکی دریافت میکند که باید برای گزارش دقیق درآمد خالص نیز ثبت شود.
انتخاب بین استخراج انفرادی و استخر بر سودآوری و پیچیدگی گزارش مالیاتی تأثیر میگذارد. استخراج استخر نیاز به ردیابی دقیق هر پرداخت و هزینه دارد، در حالی که استخراج انفرادی نیاز به ثبت دقیق پاداشهای بلوک موفقیتآمیز و هزینههای تراکنش دارد.
کارآیی استخراج به شدت به سختافزار استفادهشده بستگی دارد:
ASICها (مدارهای مجتمع خاص کاربردی): ماشینهای مخصوص طراحیشده برای استخراج بیتکوین. ASICها نرخهای هش بالا و کارآیی انرژی ارائه میدهند و آنها را به استانداردی برای استخراج رقابتی تبدیل میکنند.
GPUها (واحدهای پردازش گرافیکی): قبلاً برای استخراج محبوب بودند، اما اکنون برای بیتکوین عمدتاً جایگزین ASICها شدهاند، اگرچه هنوز برای آلتکوینها استفاده میشوند.
استخراج ابری: به افراد اجازه میدهد قدرت استخراج را از مراکز داده راهدور اجاره کنند. در حالی که راحت است، استخراج ابری نیاز به ارزیابی دقیق هزینهها، شرایط قرارداد و قابلیت اطمینان ارائهدهنده دارد.
نوع سختافزار بر هزینههای عملیاتی، نرخ هش و درآمد احتمالی استخراج تأثیر میگذارد، که همه بر محاسبات مالیاتی و الزامات گزارشدهی تأثیر میگذارند. استهلاک سختافزار و هزینههای نگهداری مرتبط را میتوان اغلب برای استخراجکنندگان تجاری کسر کرد، که دقت در نگهداری سوابق را ضروری میسازد.
استخراج مقدار زیادی برق، سرمایش و منابع نگهداری مصرف میکند که بهطور مستقیم به هزینههای عملیاتی تبدیل میشود. استخراجکنندگان باید در نظر بگیرند:
صورتحسابهای برق: معمولاً بزرگترین هزینه مداوم برای عملیاتهای استخراج.
راهحلهای سرمایش: از داغ شدن بیش از حد سختافزار جلوگیری میکند، که برای کارآیی و طول عمر حیاتی است.
نگهداری و تعویض سختافزار: ASICها طول عمر محدودی دارند و نیاز به تعویض دورهای دارند.
مستندسازی این هزینهها تنها برای سودآوری حیاتی نیست بلکه برای اهداف مالیاتی نیز حیاتی است، زیرا بسیاری از حوزههای قضایی به استخراجکنندگان اجازه میدهند هزینههای عملیاتی را از درآمد مشمول مالیات کسر کنند. حسابداری دقیق تضمین میکند که استخراجکنندگان میتوانند درآمد خالص را بهینهسازی کنند و در عین حال تطابق را حفظ کنند.
درک مکانیزمهای PoW، ماهیت پاداشهای استخراج و هزینههای مرتبط برای هر کسی که در استخراج بیتکوین مشغول است، حیاتی است. چه بهتنهایی استخراج کنید، منابع را ترکیب کنید یا از خدمات ابری استفاده کنید، ردیابی دقیق درآمد و هزینهها برای کارآیی عملیاتی و تطابق مالیاتی ضروری است.
گزارشدهی درآمد استخراج بیتکوین میتواند به دلیل سختافزار، انرژی و ملاحظات پاداش پیچیده باشد. Block3 Finance در راهنمایی استخراجکنندگان، چه افراد و چه کسبوکارها، از طریق گزارشدهی دقیق درآمد، دفترداری و برنامهریزی استراتژیک مالیاتی تخصص دارد.
امروز یک مشاوره رایگان رزرو کنید تا اطمینان حاصل کنید که عملیات استخراج شما بهطور کامل تطابق دارد و برای سودآوری بهینه شده است.
با رشد استخراج بیتکوین از یک سرگرمی خاص به یک صنعت جهانی چند میلیارد دلاری، مقامات مالیاتی در سراسر جهان متوجه این موضوع شدهاند. دولتها بهطور فزایندهای راهنماییهایی در مورد چگونگی گزارشدهی درآمد استخراج رمزنگاری صادر میکنند، اگرچه رویکردها بهطور گسترده متفاوت است.
در ایالات متحده، IRS بیتکوین استخراجشده را به عنوان درآمد مشمول مالیات در ارزش بازار منصفانه (FMV) در تاریخ دریافت در نظر میگیرد. فعالیت استخراج اگر به عنوان یک تجارت یا کسبوکار انجام شود، به عنوان درآمد خوداشتغالی محسوب میشود و مشمول مالیات بر درآمد و مالیات خوداشتغالی است. استخراجکنندگان تفننی ممکن است همچنان بدهی مالیات بر درآمد داشته باشند، اما مالیات خوداشتغالی ممکن است اعمال نشود. هزینههایی مانند برق، استهلاک سختافزار و سیستمهای سرمایشی بهطور کلی قابل کسر هستند اگر استخراج بهعنوان یک کسبوکار تلقی شود.
در کانادا، CRA بیتکوین استخراجشده را بهطور مشابه مشمول مالیات میداند و این ویژگی به ماهیت فعالیت استخراج بستگی دارد. اگر استخراج بهعنوان یک کسبوکار انجام شود، همه پاداشها به عنوان درآمد تجاری محسوب میشوند، در حالی که استخراج تفننی ممکن است تحت قوانین درآمد ملکی قرار گیرد. هزینههای قابل کسر شامل سختافزار، برق و هزینههای عملیاتی است، اگرچه CRA بر نگهداری سوابق دقیق تأکید میکند.
HMRC بریتانیا استخراج را به عنوان درآمد مشمول مالیا ت برای افراد یا کسبوکارها بسته به اینکه آیا فعالیت بهعنوان یک کسبوکار محسوب میشود، در نظر میگیرد. ارزش سکههای استخراجشده در زمان دریافت به عنوان درآمد محسوب میشود، در حالی که فروش بعدی ممکن است مالیات بر سود سرمایه را به دنبال داشته باشد. راهنماییهای HMRC همچنین بر این نکته تأکید دارد که هزینههایی مانند برق و استهلاک تجهیزات ممکن است درآمد مشمول مالیات را کاهش دهند.
در سراسر اتحادیه اروپا، برخورد متفاوت است، اگرچه اصل کلی با شناسایی رمزنگاری استخراجشده به عنوان درآمد همسو است. برخی کشورها بین استخراج تفننی و عملیاتهای استخراج حرفهای تمایز قائل میشوند و کسرهایی برای هزینههای مرتبط با کسبوکار مجاز میباشد.
سنگاپور بهطور کلی سود سرمایه را مالیات نمیکند، اما رمزنگاری کسبشده از استخراج اگر بهعنوان تجارت یا کسبوکار انجام شود، مشمول مالیات محسوب میشود. ATO استرالیا بهطور مشابه با استخراج برخورد میکند: پاداشهای دریافتشده درآمد عادی محسوب میشوند، در حالی که فروش سکهها ممکن است سود سرمایه ایجاد کند.
با وجود این قوانین، مقرراتگذاران در سراسر جهان هنوز در حال توسعه چارچوبهای جامع برای درآمد استخراج هستند. بسیاری از حوزههای قضایی در تلاش هستند تا مفاهیم مالیاتی سنتی را با داراییهای دیجیتال تطبیق دهند. راهنمایی در حال ظهور شامل:
شناسایی درآمد: دقیقا زمانی که بیتکوین استخراجشده مشمول مالیات میشود، بهویژه برای عملیاتهای استخراج ترکیبی یا مرکب.
هزینههای قابل کسر: چه میزان از برق، استهلاک سختافزار و هزینه
ممکن است بیتکوین استخراج شده را به عنوان درآمد شخصی گزارش دهند، در حالی که ماینرهای حرفهای که ریگها یا مزارع استخراج بزرگمقیاس را اداره میکنند، اغلب به عنوان کسبوکارهای خوداشتغال در نظر گرفته میشوند.
ماینرهای حرفهای میتوانند هزینههایی مانند برق، استهلاک سختافزار، تجهیزات خنککننده و هزینههای نرمافزار را از درآمد استخراج کسر کنند و درآمد مشمول مالیات را کاهش دهند. در مقابل، ماینرهای سرگرمی ممکن است محدودیتهایی در کسر هزینهها داشته باشند که به حوزه قضایی بستگی دارد. راهنماییهای نظارتی اغلب عوامل زیر را در طبقهبندی یک ماینر در نظر میگیرند:
نمونههای زیر را برای توضیح تفاوت بین درآمد و سود سرمایهای در نظر بگیرید:
ماینر سرگرمی فردی: الکس یک ریگ استخراج کوچک در خانه دارد و گهگاهی استخراج میکند. وقتی پاداش بلوک 0.5 BTC دریافت میکند، ارزش منصفانه بازار (FMV) در زمان دریافت، مثلاً ۱۵۰۰۰ دلار، به عنوان درآمد گزارش میشود. اگر الکس آن را سه ماه بعد با قیمت ۱۸۰۰۰ دلار بفروشد، افزایش ۳۰۰۰ دلاری ممکن است به عنوان سود کوتاهمدت سرمایهای در نظر گرفته شود که به قوانین مالیاتی محلی بستگی دارد.
ماینر حرفهای: سوفیا یک مزرعه استخراج با ۵۰ ریگ ASIC اداره میکند. او در طول یک ماه ۱۰ BTC به عنوان پاداش بلوک دریافت میکند که در زمان دریافت ۴۰۰۰۰۰ دلار ارزش دارد. این به عنوان درآمد عادی کسبوکار در نظر گرفته میشود. هزینهها از جمله برق، خنککننده و استهلاک سختافزار که در مجموع ۱۵۰۰۰۰ دلار هستند، کسر میشوند و ۲۵۰۰۰۰ دلار به عنوان درآمد استخراج مشمول مالیات باقی میماند. اگر او بعدها برخی از بیتکوینها را به قیمت ۴۵۰۰۰۰ دلار بفروشد، افزایش ۵۰۰۰۰ دلاری اضافی ممکن است به عنوان سود سرمایهای در نظر گرفته شود.
شرکتکننده در استخر اس تخراج: جیک در یک استخر استخراج شرکت میکند. او چندین بار در ماه پاداشهای توزیع شده ۰.۲ BTC دریافت میکند. هر توزیع به عنوان درآمد عادی در FMV زمان دریافت در نظر گرفته میشود. هر تبدیل بعدی به ارزهای دیگر یا فیات، سود سرمایهای را به دنبال دارد که باید به طور جداگانه برای هر توزیع محاسبه شود تا از گزارش ناقص جلوگیری شود.
سناریوی ترکیبی با سرمایهگذاری مجدد: ماریا بیتکوین استخراج میکند و از برخی از کوینهای استخراج شده برای خرید تجهیزات استخراج اضافی استفاده میکند. حتی اگر او کوینها را سرمایهگذاری مجدد کند، حوزههای قضایی مانند ایالات متحده ممکن است این را به عنوان یک واگذاری با FMV در نظر بگیرند که باعث مالیات بر سود سرمایهای میشود. نگهداری سوابق دقیق باعث گزارشدهی دقیق و کاهش خطرات حسابرسی میشود.
برای ماینرهای بیتکوین، تفاوت بین درآمد عادی و سود سرمایهای فقط یک نکته فنی نیست؛ بلکه به طور اساسی بر نرخهای مالیاتی، تعهدات گزارشدهی و برنامهری زی استراتژیک تأثیر میگذارد. ماینرها باید به دقت تاریخهای دریافت، FMV و معاملات واگذاری را مستند کنند. عملیات چند کیف پول، پرداختهای استخر استخراج و استراتژیهای سرمایهگذاری مجدد لایههای پیچیدگی را اضافه میکنند که مشاوره حرفهای را ضروری میسازد.
درک تفاوت بین درآمد و سود سرمایهای میتواند هزاران دلار در مالیات صرفهجویی کند و خطر نظارتهای نظارتی را کاهش دهد. Block3 Finance در گزارشدهی مالیات کامل استخراج بیتکوین، حسابداری و برنامهریزی استراتژیک تخصص دارد. امروز مشاورهای را رزرو کنید تا اطمینان حاصل کنید که هر پاداش استخراج به دقت گزارش و برای بهینهسازی مالیاتی تنظیم شده است.
برای ماینرهای فردی، گزارش دقیق درآمد استخراج بیتکوین نیازمند درک عمیق از فرمها و جداول مورد نیاز توسط مقام مالیاتی مربوطه است. در ایالات متحده، IRS استخراج بیتکوین را بسته به مقیاس و هدف فعالیت استخراج به عنوان درآمد سرگرمی یا درآمد کسبوکار در نظر میگیرد.
ماینرهای سرگرمی FMV بیتکوین استخراج شده را در زمان دریافت به عنوان درآمد دیگر در فرم ۱۰۴۰، معمولاً با استفاده از جدول ۱ گزارش میکنند. در مقابل، ماینرهایی که در سطح حرفهای فعالیت میکنند و سرمایهگذاری قابل توجهی در سختافزار و فعالیت عملیاتی مداوم دارند، معمولاً به گزارش درآمد در جدول C به عنوان بخشی از فعالیت کسبوکار انفرادی یا خوداشتغالی ملزم هستند. هزینههایی مانند برق، تجهیزات استخراج، سیستمهای خنککننده و هزینههای نگهداری میتوانند کسر شوند تا درآمد مشمول مالیات کاهش یابد.
هنگامی که بیتکوین استخراج شده متعاقباً فروخته میشود، جدول D و فرم ۸۹۴۹ برای گزارش سود یا زیان سرمایهای استفاده میشوند. سود به عنوان تفاوت بین FMV در زمان استخراج (پایه هزینه) و قیمت فروش محاسبه میشود. این تمایز تضمین میکند که ماینرها دوبار بر همان درآمد مالیات نپردازند و افزایش سرمایه به دقت ثبت شود.