
این یک تصور غلط رایج است که نمیتوانید کمتر از یک بیتکوین کامل بخرید. بسیاری از افراد با شنیدن اینکه یک بیتکوین بیشتر از اکثر خودروهای سدان متوسط هزینه دارد، تسلیم میشوند و به سراغ سکههایی با هزینه واحد پایینتر میروند. این امر ناخوشایند است، زیرا بیتکوین بهطور گستردهای به عنوان یکی از کم خطرترین ارزهای دیجیتال شناخته میشود -- مناسب برای کسانی که تازه وارد دنیای ارزهای دیجیتال میشوند. بدتر از آن، افراد به سکههایی با هزینه واحد بسیار پایین جذب میشوند و این سکهها معمولاً با ریسکهای بسیار بالاتری همراهند.
حقیقت این است که چه ۱ بیتکوین داشته باشید، چه ۱۵ بیتکوین یا ۰.۰۱ بیتکوین، شما مالک بیتکوین هستید و به همان اندازه در معرض نوسانات قرار دارید. مهم نیست چقدر مالکیت دارید. آنچه مهم است این است که تنها ۲۱ میلیون بیتکوین وجود خواهد داشت و شما بخشی از آن پای محدود را دارید.
علاوه بر تصور غلط فوق، نیروی دیگری نیز در حال عمل است.
روانشناسی نقش مهمی در تمامی بخشهای مالی ایفا میکند (مسابقه زیبایی کینزی یک مثال عالی است) و ارزهای دیجیتال نیز از این قاعده مستثنی نیستند. یکی از حوزههای مهم مطالعه روانشناسی در امور مالی، تعصبات است، زیرا تعصبات اغلب افراد را به انتخابهای مالی نادرست سوق میدهند. ارزهای دیجیتال یک تعصب جدید را به امور مالی معرفی کردهاند، تعصب واح د. تعصب واحد در اشکال دیگر نیز وجود دارد، اما در ارزهای دیجیتال به این معناست که افراد ترجیح میدهند واحدهای کامل یک ارز دیجیتال را به جای تکههایی از آن در اختیار داشته باشند.
دو تصور غلط در تعصب واحد وجود دارد:
انسانها به طور طبیعی تمایل به دوست داشتن چیزهای کامل دارند. آیا ترجیح میدهید یک مشت سکه معادل ۱۰ دلار داشته باشید یا یک اسکناس ۱۰ دلاری نو؟ چه حسی به شما دست میدهد اگر یک گارسون نوشیدنی را در یک لیوان سهچهارم پر بیاورد، نه نزدیک به بالای لیوان مانند معمول؟ مهم است که نارضایتی از کسرها را که مردم احساس میکنند، بپذیریم. درست است که دیدن "۲.۰ ETH" در مانده حساب اپلیکیشن کیف پول Bitcoin.com احتمالاً رضایتبخشتر از دیدن "۰.۴۰۰۵۱۵ BTC" است، حتی اگر آن مقدار بیتکوین به طور قابل توجهی بیشتر از لحاظ دلاری ارزش داشته باشد.
نکته دوم بر اساس نکته اول بنا شده است. اگر دو چیز مشابه باشند، داشتن تعداد زیادی از یکی از آنها ارزش بیشتری نسبت به داشتن تعداد کمی از دیگری دارد. در دنیای فیزیکی این منطقی است. اکثر افراد موافقند که داشتن ۱۰ سیب بهتر از داشتن پنج پرتقال است (مگر اینکه شاید شما پرتقال را دو برابر بیشتر از سیب دوست داشته باشید). در دنیای دیجیتال، شهود مبتنی بر دنیای فیزیکی ما به راحتی قابل بهرهبرداری است. بسیاری از پروژههای ارز دیجیتال به همین دلیل عرضه سکه را به تریلیونها میرسانند. یک مقدار متوسطی از دلارها میتواند میلیونها از این سکهها را خریداری کند. سپس برای افراد آسان است که به نتیجهگیریهایی مانند "اگر این سکه به ۵۰ سنت برسد، من یک میلیون دلار خواهم داشت!" بپردازند. به نوعی این به نظر قابل قبولتر از این است که ۰.۴۰۰۵۱۵ BTC شما همان نتیجه را به همراه داشته باشد.
به نظر ضد شهودی ممکن است به نظر برسد، حقیقت این است که تعداد سکههایی که دارید، چه در میلیونها یا یک کسری از یکی، به هیچ وجه مهم نیست. مهم نیست زیرا نحوه شمارش یا نامگذاری سکهها تغییرپذیر است. ۰.۴۰۰۵۱۵ BTC شما میتواند به گونهای نامگذاری شود که به نظر کامل و بسیار بزرگتر باشد.
ما همواره بدون فکر کردن نامگذاری موارد را تغییر میدهیم. ما موارد گرانقیمتی مانند خانهها را به هزاران دلار یا میلیونها دلار مینامیم: "خانه جدید برای فروش ۴۵۰ هزار دلار است، اما خانه رویایی من ۱.۵ میلیون دلار است." ما یک قرار عاشقانه را به دهها دلار نامگذاری میکنیم: "فیلم و شام حدود ۸۰ دلار بود." یک دستگاه فروش ممکن است به دلار و سنت نامگذاری شود: "این نوشابه ۱.۵۰ دلار هزینه دارد."
چگونه میتوانیم ۰.۴۰۰۵۱۵ BTC را نامگذاری کنیم؟

کوچکترین نامگذاری بیتکوین ۱ BTC نیست، همانطور که کوچکترین نامگذاری دلار ۱ دلار نیست. کوچکترین نامگذاری خردهفروشی دلار ۱ سنت است. کوچکترین نامگذاری بیتکوین ۱ ساتوشی (که اغلب به ۱ سات کوتاه میشود) است. به افتخار خالق ناشناس بیتکوین، ساتوشی ناکاموتو، این نام ساتوشی یا سات نامیده میشود. ساتوشی چقدر ارزش دارد؟ بیایید آن را با دلار مقایسه کنیم:
یک سنت یک صدم دلار است. به عبارت دیگر، ۱۰۰ سنت برای ساختن ۱ دلار لازم است.
۱۰۰ سنت == ۱ دلار
۱ ساتوشی بسیار کوچکتر در مقایسه با ۱ BTC است: این یک صد میلیونیوم بیتکوین است. به عبارت دیگر، برای ساختن ۱ BTC به ۱۰۰ میلیون ساتوشی نیاز است.
۱۰۰,۰۰۰,۰۰۰ سات == ۱ BTC
مقدار بیتکوین ناخوشایند از بالا (۰.۴۰۰۵۱۵ BTC) حدود ۴۰ میلیون ساتوشی خواهد بود. فقط برای سرگرمی، در زمان نوشتن این متن، ۲.۲۴۳ میلیارد ساتوشی حدود ۱ میلیون دلار است.
در روزهای ابتدایی بیتکوین، زمانی که ارزش هر BTC کمتر از یک دلار بود، ایده نیاز به هشت رقم اعشاری برای دقت خندهدار بود. حالا که بیتکوین به ارزش دهها هزار دلار رسیده است، نیاز به ساتوشیها معنی پیدا میکند.
با افزایش ارزش بیتکوین، استفاده از بیتکوینهای کامل برای ارتباط با موارد زندگی روزمره کمتر مفید میشود. بیتکوینی که ۴۰,۰۰۰ دلار ارزش دارد، برای مرتبط کردن هزینه یک فنجان قهوه (در زمان نوشتن این متن، حدود ۰.۰۰۰۰۹۰۰۰ BTC) نامناسب است. در این مورد، ساتوشی برای انسانها خواناتر است. بنابراین، قهوه میتواند "نه هزار ساتوشی" باشد. با افزایش قیمت بیتکوین، ساتوشی خواناتر خواهد شد. منطقیتر خواهد بود که از صحبت کردن درباره بیتکوین به ساتوشی تغییر کنیم، حداقل برای موارد روزانه. موارد گرانبها بیشتر به نامگذاری به بیتکوین تمایل دارند، "خانه جدید برای فروش ۲.۵ بیتکوین هزینه دارد."
آنچه باید در نظر داشته باشید این است که چه از بیتکوین استفاده کنید یا سات، آنها به یک چیز اشاره دارند.
یک عمل معمول برای افراد تازهوارد به ارز دیجیتال این است که سود یا زیان را از مبلغ کامل دلاری سکه محاسبه کنند. برخی افراد درک چگونگی محاسبه سود یا زیان خود اگر کمتر از یک سکه داشته باشند، دشوار میبینند.
اگر BTC ۱۰,۰۰۰ دلار ارزش داشته باشد و قیمت ۱,۰۰۰ دلار افزایش یابد و به ۱۱,۰۰۰ دلار برسد، اما شما ۰.۱ BTC داشته باشید، شما ۱,۰۰۰ دلار سود نکردهاید، زیرا شما یک بیتکوین کامل ندارید.
اگر مالک یک بیتکوین کامل باشید، وقتی قیمت بیتکوین ۱,۰۰۰ دلار افزایش یابد، شما ۱,۰۰۰ دلار سود کردهاید. با این حال، اگر تنها مالک ۰.۱ BTC باشید، تنها بخشی از آن را سود کردهاید.
یک معیار مفیدتر برای استفاده، تغییر درصدی در ارز دیجیتال است. به این ترتیب، میتوانید به سادگی مبلغی که در ارز دیجیتال سرمایهگذاری کردهاید را در درصد تغییر ضرب کنید.
به عنوان مثال: شما ۲۰۰ دلار بیتکوین با قیمت ۱۰,۰۰۰ دلار خریداری کردهاید. بیتکوین اکنون ۲۰,۰۰۰ دلار ارزش دارد، یعنی تغییر ۱۰۰٪. اکنون ۲۰۰ دلار شما ۴۰۰ دلار ارزش دارد.
